شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

درگذشت مادر شهید محمد علی رفیعی نژاد

درگذشت مادر شهید محمد علی رفیعی نژاد 

 

مادر شهید محمد علی رفیعی نژاد به دلیل کهولت

دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش  ملحق

گردید. مراسم  بزرگداشت ایشان در روز یکشنبه

مورخ ۳۱/۶/۹۲ در منزل فرزند آن مرحوم در شهرک

 شهید رجایی برگزار گردید.

 شهید محمد علی رفیعی  از رزمندگانی بود که

در تاریخ ۱۸/۱۱/ ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی

برای عبور رزمندگان اسلام با تعدادی ازدوستانش

بر روی میادین مین رفته و به شهادت رسید و تاکنون

پیکر مطهرش مفقود می باشد.

شکار میک های عراقی در امیدیه :

شکار میک های عراقی در امیدیه :

(  به بهانه ی هفته ی دفاع مقدس  ۹۲ )

 

گروه پدافند هوایی جنوب (امیدیه) در یکی از روزهای سرد

زمستان آماده پذیرایی از هواپیماهای دشمن بود . از ابتدای

 صبح نزول باران های شدید سیل آسا آغاز شده بود، همه

 جا را آب فرا گرفته بود. با بارش باران در این مناطق ابتدا زمین

منطقه از آب اشباع شده و سپس سطح آب بالا آمده و

سرتاسر منطقه را فرا  

 

ادامه مطلب ...

برگزاری اولین سالگرد درگذشت رزمنده

برگزاری اولین سالگرد درگذشت رزمنده

 و جانباز جمشید احمدیان :

مراسم اولین سالگرد درگذشت برادر رزمنده ی

 8 سال دفاع مقدس و جانباز شیمیایی مرحوم

 جمشید احمدیان  در مورخ 28/6/92 در مسجد

 حامع آغاجاری برگزار گردید. در این مراسم

حجتالاسلام جام گوهری طی سخنانی اظهار

 داشتند: 

 

 

ادامه مطلب ...

 

 

 

 

 

زندگینامه پاسدار شهید نجفقلی خلیلی  

نجفقلی  خلیلی در بامداد سال  1344 در منطقه ی

 محروم نمره هفده آغاجاری ، چشم به جهان گشود

و با ورودش خانواده را غرق در شادی  نمود.

 

ادامه مطلب ...

روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری 19 :

 

 

 

روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری 19 :

از : همچون پرنده ای در پرواز »

در اول تیر ماه نیروهای دشمن از محور آبادان

 

 – خرمشهر 10کیلومتر  عقب نشستند. عملیات

 

محور دارخوین آنها را ترسانده بود.  

 

ادامه مطلب ...

خاطرات همرزمان و دوستان شهید عزیز الماسی1

 

 

خاطرات همرزمان و دوستان شهید عزیز الماسی1

 

ایشان دارای خصوصیات منحصر بفردی بودند. در محروم نوازی

 و یتیم نوازی فردی بی نظیر و در دفاع از حق و حقیقت مصمم

 و در هزینه کردن امکانات و توانایی ها در راه هدف، سخاوتمند

و دوستی مخلص و با محبت بود.

شهید الماسی در دوران کودکی مادر خود و در جوانی پدر خود را از دست داد. می توان گفت که یکی از ویژگی های شهید الماسی یعنی یتیم نوازی از اینجا بود که شکل گرفت و بعدها که به یاری و هدایت خدا توانایی و امکان پیدا کرد، توانست شکر خدا را با دستگیری از یتیمان و بی سرپرستان بجای آورد.

معروف است که حضرت رسول (ص) قبل از بعثت با عده ای از جوانان عرب جماعتی هم پیمان را تشکیل دادند که آن پیمان جوانمردی یا (حلف الفضول) نام گرفت و اعضاء با هم عهد بستند که اگر مسافر یا شخص محروم و یا بی پناهی در شهر مورد بی حرمتی و هتک واقع شد همه اعضاء موظف هستند با تمام قوا از شخص یا اشخاص مورد نظر حمایت کنند.

از دیگر خصوصیات شهید بزرگوار عزیز الماسی روحیه دفاع از محرومین و ستم دیدگان بود.

بدون درنگ خود را جلو می انداخت و در حد وسع از او رفع ظلم می نمود و جالب است بدانیم بعد از انقلاب همواره با دوستان قدیم خود که در منطقه به صفت جوانمردی شهره بودند رابطه و تماس داشت و مکرر از دوستان می خواست که اگر در منطقه مواردی از ظلم و ستم به اشخاص را دیدند، به او اطلاع دهند تا در حد توان در رفع آن بکوشد و آری او پیامر عظیم الشان را مقتدای خویش قرار داده بود.

یکی دیگر از خصوصیات شهید ما، روحیه ورزش دوستی او بود ایشان اعتقاد داشت که روح سالم در تن سالم است. ایشان علاوه بر رسیدگی به ابعاد معنوی خود، دائماً در حال تمرین و بدنسازی بود و می گفت نمی توان در راه خداوند عزوجل یا این همه شهدا و سختی ها با جسمی نحیف و ضعیف وارد شد.

تأسیس سالن ورزشی توسط ایشان در سپاه شاهد و گواه این مطلب است.

از شاخص های دیگر اخلاقی ایشان علاقه به انجام کار نیک دور از عجب و ریا بود و همواره می گفت که اگر انسان اخلاص داشته باشد، خیرش در چشم خلایق کتمان و پنهان باشد و از این جهت باید گمنام بود.

و این بود که بسیاری از دوستان نزدیک شهید از اعمال خیر و یتیم نوازی های او بعد از شهادتش مطلع شدند. ایشان فردی صاحب عزت نفس و قناعت پیشه بود و می گفت: آدمی نباید برای امور پست دنیوی مردانگی و عزت نفس خود را از دست دهد و اعتنایی به امورات مادی نداشت.

دوریش مسلکی و در عین حال شجاعت و مردانگی را به دوستان توصیه می نمود. کلامش در دل ما است که:

 

هرگز سفره رنگین شرف نداده ایم

 این تهی دستی و خانه بدوشی گواه ماست

 

در نظر ایشان، دوستان جایگاه خاص را در زندگیش داشتند و همواره توصیه می کرد که باید دوستان، ارتباط صمیمی بین خود را حفظ کنند و همواره به سراغ دوستان قدیمی می رفت یا احوال آنها را جویا می شد. در رابطه با دوستان از هیچ گونه کمکی روی گردان نبود چه مادی و چه غیره.

زحمات و خدماتی که در حق شهید علی شیرالی و دیگر دوستان آنگاه که در بستر بیماری بودند انجام داد گواه صادق این مطلب است.

 

ادامه مطلب ...

حضور پدر به‌عنوان سرپرستی مقتدر در خانواده لازم است

 

 

 

 

حضور پدر به‌عنوان سرپرستی مقتدر در خانواده لازم است 

خانم سهیلا پرچگانی"می گوید : جهت شناسایی فرد مصرف کنده موادمخدر برخی از علائم وجود دارد که وجود این علائم صرفاً هشدار دهنده بود و لزوماً دلیل بر اعتیاد افراد نمیباشد و برای تشخیص نهایی مراجعه به مشاوره تخصصی لازم است.

وی با اشاره به برخی از علایم هشدار دهنده اعتیاد، اظهار کرد: از علائمی که میتواند به شناسایی فرد مبتلا به اعتیاد کمک کند، میتوان به قفل کردن در اتاق به هنگام خروج از خانه و بستن در اتاق وقتی که در خانه و در اتاق است، بیاشتهای همزمان با مصرف زیاد چای و سیگار، تغییر صدا، درودگر و زنگ‌دار شدن آن، ضعف جسمانی در درازمدت، قرمز شدن چشم و استفاده از قطره چشم بدون دلیل، قوز پیدا کردن نسبی در هنگام راه رفتن و خودداری از برخورد مستقیم با اعضای خانواده اشاره کرد.

وی با ارایه برخی از پیشنهادات به خانوادهها در راستای پیشگیری از اعتیاد فرزندان، یادآور شد: از مهمترین راهکارها در این زمینه میتوان به تشویق و ترغیب نوجوانان به ورزش و تفریحات سالم، توصیه به درخواست منطقی نوجوانان و پاسخ به نیازهای مشروع آنها، آگاه کردن فرزندان با بحث‌های مفید و قابل قبول نوجوانان درخصوص موضوع موادمخدر و اعتیاد و همچنین پرهیز والدین از مشاجران و بحث‌های بیهوده در منزل است.

پرچگانی با تاکید بر تقویت اعتماد به نفس در نوجوانان، اظهار کرد: مسئله دیگری که از عمل شایع مصرف موادمخدر در نوجوانان است فرار از رنج از دست دادن اعتماد به نفس است و اگر خانوادهها در تقویت اعتماد به نفس نوجوانان کوتاهی کنند موادمخدر در ازای گرفتن بهای سنگینی اعتماد به نفس کاذب و موقت را به وی خواهد داد.

وی خاطرنشان کرد: محصولات جذاب بازار، بیحوصلگی، کنجکاوی، تجربه احساس بهتر و خراب شدن روابط به ویژه با والدین از عوامل گرایش نوجوانان به موادمخدر است که والدین به راحتی میتوانند علل و عوامل را با اندکی صبر و مهارتهای زندگی از بین ببرند تا فرزندانی سالم و خانواده‌ای ایمن داشته باشند.

عملیات رمضان ( به بهانه سالگرد عملیات رمضان )

 

 

 

 

عملیات رمضان ( به بهانه سالگرد عملیات رمضان )

ورود به خاک عراق

نام عملیات : رمضان

زمان اجرا : 23/4/1361


مکان اجرا : منطقه عملیاتی شلمچه

( شمال غربی خرمشهر و شرق بصره

رمز عملیات : یا صاحب الزمان ادرکنی


تلفات دشمن : 8715 نفر کشته ، زخمی و اسیر

 ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش

 

 

 اهداف عملیات : فتح منطقه ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز ارضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله در طی 5 مرحله

شرح عملیات

صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسرائیل به جنوب لبنان ، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگه دارد . از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز ارضی ، پایان عادلانه ای به جنگ دهند . به این ترتیب عملیات رمضان در چهار محور و پنج مرحله از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش ایران طراحی و اجرا گردید ، تا با عبور از خط مرز بین المللی ، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود . این منطقه از شمال به کوشک و طلاییه و پاسگاه های مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی هور الهویزه و از غرب به رودخانه اروند ( در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ) تا شلمچه در غرب خرمشهر ، و از شرق به خط مرزی شمالی – جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی می شد .مهندسین عراق در منطقه شمال غربی بصره و تنومه خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض یک کیلومتر ( که مختص پرورش ماهی بود ) با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانع اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند . همچنین در قسمت جنوبی منطقه ( رو به روی شلمچه ) آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده ، عملا ممانعت به عمل آید . سرانجام عملیات رمضان در شب 21 رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعات 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر ماه 1361 با رمز یا صاحب الزمان ادرکنی در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره آغاز شد . در این حمله 8 لشگر پیاده از سپاه و دو لشگر زرهی از ارتش به عنوان نیروی اصلی و همچنین یک تیپ پیاده ازسپاه و یک لشگر زرهی از ارتش به عنوان نیروی ذخیره حضور داشتند که تحت امر چهار قرارگاه عملیاتی کار می کردند .

 در مرحله نخست

 در سه محور – به علت موانع و استحکامات مثلثی شکل و میادین مین فراوان ، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست یابند ، لذا با روشن شدن هوان از ادامه پیشروی خودداری شد . اما در محور جنوبی – جنوب پاسگاه زید – چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقی ها رسیده و خود را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهیگیری برسانند ، به گونه ای که به قرارگاه فرماندهی لشگر 9 زرهی عراق دست یافته و علاوه بر غنیمت گرفتن خودرو تویوتا فرماندهی ، قرارگاه را منهدم می کنند . علی رغم این موفقیت ، جناح راست نیروها بازمانده بود و با روشن شدن هوا عراقی ها با یک لشگر زرهی فشار اصلی را معطوف این منطقه کرده و از پیشروی نیروهای ایرانی ممانعت به عمل آوردند .

 در این مرحله از عملیات 85 دستگاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد .

 مرحله دوم

نیز در محور میانی – جنوب پاسگاه زید – و با همان یگان ها و تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت که چندان موفقیت آمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند .

 در مرحله سوم

احتمال می رفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی قصد پاتک دارد ، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرف نظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانک ها و نفربر ها بپردازند . بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی به طور خیره کننده ای به در هم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند . رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم ، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع ، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه از نوع پیشرفته تی – 72 بود به غنیمت بگیرند .

 مرحله چهارم

 عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل آمادگی و هوشیاری عراقی ها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود ، راهی از خط نخست دشمن ، به روی رزمندگان اسلام باز نشد .

 مرحله پنجم و پایانی

 که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی – نظامی بود ، در 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید و در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد . در آغاز درگیری و نبرد ، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش رفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق ، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی دشمن بسازند . ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن به کار نرفت ، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند . در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند .

 بنابراین در این عملیات 1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده و 50 دستگاه تانک و نفربر به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد . همچنین 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند .

 جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی – نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد ، تنها به دنبال خواسته های به حق مردم مظلوم خود است ؛ هر چند که تنها محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشگر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تامین نگشت ، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید .

++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

مراسم بزرگداشت رحلت پدر شهیداسماعیل امیری در میانکوه

 

 

مراسم بزرگداشت رحلت پدر شهید

 اسماعیل امیری در میانکوه

آئین بزرگداشت ارتحال پدر شهید اسماعیل امیری با حضور

 اقشار مختلف مردم قدر‌شناس در شهر میانکوه برگزار شد.

  مردم و مسئولان امیدیه‌ای در مراسمی یاد و خاطره ی این

 پدر شهید را گرامی داشتند.

 

 

 

 

در این مراسم که جمع زیادی از مردم ولایت مدار و شهیدپرور حضور داشتند آیاتی از کلام‌الله مجید از سوی حاضران قرائت و ثواب آن را به روح این پدر و فرزند هدیه شد.

مرتضی امیری، پدر والامقام شهید اسماعیل امیری در تاریخ سه شنبه 18 تیرماه دارفانی را وداع گفت و در بهشت میهمان فرزند شهیدش شد.

این پدر شهید ساکن در شهر میانکوه  در سن 77 سالگی و به علت بیماری قلبی دارفانی را وداع گفت و پس از 28 سال به دیدار فرزندش شهید اسماعیل امیری رفت.

پیکر پدر شهید اسماعیل امیری روز چهارشنبه مورخه 19 تیرماه در مراسمی با حضور مردم و مسئولان  تشییع شد.

پیکر مرتضی امیری پدر شهید والامقام اسماعیل امیری پس از تشییع در آرامگاه زادگاهش شهر میانکوه امیدیه آرام گرفت.

شهید اسماعیل امیری در دهم فروردین ماه سال 1348 در شهر میانکوه از توابع امیدیه خوزستان دیده به جهان گشود.

این دلیرمرد امیدیه‌ای در تاریخ 28 بهمن ماه سال 1364 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه عملیاتی فاو به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

یادشان گرامی باد

شهید رحیم آغاجاری

شهید رحیم آغاجاری


تاریخ تولد :22/9/1343

نام پدر :ابراهیم

تاریخ شهادت : 10/4/1366

محل تولد :بهبهان


 



بیست و دومین روز از آذرماه سال 1343 بود که رحیم در آغوش پرمهر مادر جای گرفت و در جمع پرشور خانواده ‌ای مهربان بزرگ شد.

روزهای کودکی او در شهر بهبهان گذشت و در این شهر به مدرسه رفت. 

آموختن علم را تا اخذ مدرک کاردانی ادامه داد سپس به عنوان معلم در آموزش و پرورش استخدام گشت. 

رحیم در زمان جنگ تحمیلی به یاری رزمندگان اسلام شتافت و مردانه جنگید. تا این‌که در روز دهم تیرماه سال 1366 از شراب طهور بهشتی نوشید و نامش در جرگه‌ی شهدای عملیات نصر 4 ثبت شد. 

سرزمین ماووت، آخرین حماسه‌ی باشکوه او را به خاطر سپرد تا نسل‌های آینده یاد دلاورمردان عصر خمینی را زنده کنند

طول مدت حیات :23

محل شهادت :ماووت 

 

شهید جمشید شیرشکن اززبان مادرش :

 

 

 

 

شهید جمشید شیرشکن اززبان مادرش :

 

مادر بزرگوار شهید در مورد کوران دوران فعالیت گروهک ها این  

 

چنین می گوید: 

« آن دوران گروهک هائی بودند وابسته به دشمنان نظام که بیشتر  

زندگینــــامه شهـــید ســــید محمد رضــــا بـــــلادی

زندگینــــامه شهـــید ســــید محمد رضــــا بـــــلادی       

 

    

سید محمد رضا  بلادی در سالروز تولد حضرت امام  رضا (ع)  و در  

سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد . شهید محمد رضا

بلادی از همان کودکی با مسجد و نماز و روزه آشنایی داشت و

دوستان را نیز بهاین شیوه راهنمایی می نمود . تکیه کلام او همیشه مکتب اسلام

و محرومین بود .تابستانها پس از فراغت از تحصیل به جهت تامین

 خانواده و احساس درد مستضعفین در شر کتها ی اطراف آغاجاری

 به گارگری مشغول می شد . با اوج گیری انقلاب در تکثیر و پخش

 اعلامیه و پوستر و سخنرانی های حضرت امام خمینی (ره) شرکت

فعال داشته تا بدانجا که توسط نیروهای امنیتی تحت تعقیب قرار می

گیرد . از نیروهای موثر در تشکیل  انجمن اسلامی  دبیر ستان  شهید

 محمدی و انجمنهای انجمن توحیدی بود در برپایی جلسات مخصوصاً

دعای کمیل حضور فعال داشت  پس از اخذ دیپلم  از دبیرستان شهید

 محمدی برای خدمت هر چه بیشتر به سپاه پاسداران آغاجاری

پیوست.

آن زمان سپاه آغاجاری متشکل از مخلص ترین نیروها بود و همه را

 به طرف خود جذب می کرد آرزوی اکثر جوانان پیوستن به این نهاد

 مقدس بود و لباس سبز سپاه را بر تن نمودن:

شهید دقایقی ، علیدادی ، نساج ، آور ، کیان پور و دیگران .

پس از عضو شدن در سپاه به همراه دوستانش به خدمت به نظام

پیوست.

در یک جبهه مبارزه با گروهک های آمریکایی که به خوش خدمتی

به اربابان خود مشغول بودند و دنبال ایجاد بحران در شهر آغاجاری را

داشتند و به انحراف جوانان مشغول بودند ، پرداخت  و از طرف دیگر

حضور در دفاع مقدس را هم برای خود فریضه می دانست. همراه با

سپاه آغاجاری به میادین مختلف نبرد می رفت و هر گاه بریا استراحت

می آمد ، جایگاهش مسجد بود و روشنگری جوانان که گول این

نوکرهای اجانب را نخورند.

  باز هم سید محمد رضا به جبهه رفت و این بار جبهه ی  دارخوین.

 سحر گاه 28/3/60 موج انفجار خمپاره روح بلندش را آسمانی نمود

و به جایی که آرزویش را داشت پرواز  داد.

آری محمد رضا دیگر خسته شده بود و دوست نداشت برگردد. از دنیای

دنی و دنیا زدگان خسته بود  و در نمازهای مخلصانه اش هم همین را

می گفت و خداوند چه خوب دعای بندگان مخلصش را استجاب می

کند.

و پیکرش به آغاجاری آمد ،بر دوش مردم تشییع

 و سپس به زادگاهش بهبهان منتقل و در مزار

شهدای این شهر به خاک سپرده شد.

اکنون نامش زینت بخش یک مدرسه راهنمایی و خیابانی در آغاجاری

است تا نسل آینده بدانند شهر ما چه کسانی را داشته است.

یادشان نرود محمد رضا ها می توانستند مانند بقیه زندگی کنند ،  از

 جنگ  و جهاد بگریزند ، با دلایل عقل پسند ، مانند خیلی ها که

گریختند ،  ولی آنها به استقبال جنگ رفتند تا کشورمان بماند، اسلام

 بماند ، انفلاب بماند.

روحش شاد وراهش مستدام باد.

 

 

شهید حسین اسفندیاری :

شهید حسین اسفندیاری :

قبل از انقلاب ، حسین اسفندیاری  از معلمانی بود که در زمینه ی ورزش

فوتبال باشگاهها ی  آغاجاری فعالیت می کرد. او مربی تیم پیکان بود.

فوتبال در آن زمان رونق خاصی داشت . هر کس می خواست  عضو

 باشگاهی  شود اول در مورد وضع ظاهرش به او تذکر می داد که موها

در شان یک دانش آموز مسلمان  باید باشد. مرتب باشد و بعد افراد را

 عضو باشگاه می کرد. این بزرگوار تعداد زیادی از جوانان را ارشاد و

راهنمایی نمود و نجات داد.در کلاس درس هم در دبیرستان شهید

محمدی  آغاجاری ، هم به درس توجه داشت و هم به اخلاق. اگر

قصد کمک به دانش آموزان در زمینه نمره دادن را داشت به همه نمره

 می داد و مانند بعضی از دبیران فقط به بعضی از اشخاص توجه نداشت.

زمان جنگ هم به جبهه ها شتافت و به درجه ی  شهادت نائل شد و

واقعاً  شهادت حقش بود. شنیدم خانه ی آنها بعداً به اصفهان رفت.

یادش گرامی باد.

روح حماسی

 

 

 

http://www.samenblog.com/uploads/s/sh-alidadi/82421.jpg

روح حماسی

آخرین گروه از بچه های آغاجاری که مهر ماه 1359 به خرمشهر

 اعزام شدند یک گروه 22نفره بودند که بعد از سازماندهی و

مشخص شدن وظیفه ها به سمت منطقه خرمشهر حرکت کردند.

مسئولیت این گروه را به عهده شهید کریم نساج گذاشته بودیم و

 نفر دومی که به خاطر رعایت مسائل احتیاطی در نظر گرفته شده

 بود، قدرت بود و نفر سومی را هم تعیین کرده بودیم که شهید

 فارسیمدان بود. این گروه حرکت کردند...

ادامه مطلب ...

از وصایای شهید قدرت الله علیدادی :

 

 

 

 

از وصایای شهید قدرت الله علیدادی : 

غافل از خدای خود نشوید، هر چه نعمت داریم از آن خداوند بزرگ است.  

وی درباره حمایت از رهبری در وصیتنامه خود آورده است، قدر رهبر کبیر 

 

 را بدانیم، ببینید در لبنان مسلمانان را چرا می‌کشند، چه مظلومانه و غریبانه  

 آنها را تکه تکه می‌کنند و هیچ امنیتی نیست، مال و جان و ناموس آنها  

همیشه در خطر است. ببینید چگونه ظالمان و جباران به ملت‌های تحت  

ستم مفاسد را تحمیل و آنها را وادار و عادت به فساد می‌کنند

شمار جنگ در سپاه آغاجاری 15 :

روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری 15 :

از : همچون پرنده ای در پرواز »

عظیم هم در زیر آوار مدفون شده بود. صداهای

 

 دلخراش از زیر خاک شنیده می شد. عده ای برای

 

 امداد با چراغ قوه آمده بودند. صدایشان می آمد

 

که می گفتند : هر کس زنده است ، صدا کند تا او

 

 را از زیر آوار بیرون بیاوریم...

 

 

 

ادامه مطلب ...

روزهای خوب آغاجاری یادش بخیر

 

 

روزهای خوب آغاجاری یادش بخیر

 

روزهای دفاع مقدس یادش بخیر. روزایی که شور

و اشتیاق انقلاب همه جا را گرفته بود. آغاجاری

هم مانند دیگر شهرهای کشورمان مشغول  رتق

 و فتق امور بودند.خبری در همه جا پیچید. عراق

به ایران حمله کرد.

باورش سخت بود.

ادامه مطلب ...

زندگینامه شهید مسعود نورالدین موسی

 

 

 

 

زندگینامه پاسدار شهید مسعود نو ر الدین موسی

شهید مسعود درسال ۱۳۴۱ در خانواده ای متوسط

 

 ومذ هبی چشم به د نیا گشود . دوران تحصیلا تش

 

 را در گچساران  وامیدیه گذراند . او فرد ی پر جنب

 وجوش و فعال بود  فردی مستعد وباذوق و مبتکر

 

  و در درس خیلی زرنگ و با

ادامه مطلب ...

زندگینامه پاسدار شهید غلامرضا جهانگرد

 

 

زندگینامه پاسدار شهید غلامرضا جهانگرد

شهید غلامرضا جهانگرد در تاریخ نهم خرداد ماه 1341

در آغاجاری دیده به جهان گشود.دوران کودکیش را

در محله ی حسینیه ی طالقانی با دیگر بچه های

 محله شان

ادامه مطلب ...

قسمتی از سخنان شهید بهروز عطوفت :

 

 

 

 

قسمتی از سخنان شهید بهروز عطوفت :

(بمناسبت 5مهر ماه سالروز شکست حصر آبادان )

شما ای دوستان ، و همکلاسان و هموطنان شما  

را به خدا قسم که قدر این انقلاب و اماممان را بدانید 

 آیا قدرتی را سراغ دارید که این چنین در مقابل امریکا 

 بایستد و بگوید ( امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ) 

 و شما همکلاسانم هنوز بیاد دارم که چگونه سر کلاس 

 با یکدیگر می خندیدیم ، خشم می کردیم و در آخر باز  

هم می خندیدیم به آن دسته از برادرانی که صادقانه 

 به طرف این گروهک های منحرف کشیده شده اند  

پیام می دهم:

حد اقل کمی بفکر شهداء و خونبهای آنان باشید.

گردهمایی بزرگ رزمندگان آغاجاری

 

 

 

 

 

گردهمایی بزرگ رزمندگان آغاجاری

 

اولین گردهمایی بزرگ رزمندگان و خانواده ی شهدای آغاجاری در 

 

روز جمعه مورخ 13/5/91  ساعت 19در مسجد جامع آغاجاری  

برگزار گردید. در این مراسم

ادامه مطلب ...

روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری 14 :

 

 

روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری 14 :

 از : همچون پرنده ای در پرواز »

 

گروه حرکت کرد و به نزدیکی سنتاب رسید. اول شهر.

 

با آمدن بچه ها صدای تکبیردر همه جا پیچید.گروه به

 

 داخل شهر رفت در حالی که از وضع شهر خبر نداشت.

 

به آرامی کوچه ها را پشت سر می گذاشتند...

 

عظیم به بیمارستان رفت و زخمش را مداوا کردند...

 

بچه ها وقتی وارد هنرستان شدند ، همه روی زمین ولو

 

شدند و با پوتین خوابشان برد.عظیم هم در گوشه ای

 

خوابش برد...

 

یک مرتبه صدای انفجاری همه جا را لرزاند و تاریکی همه

 

 جا را فرا گرفت. صدای ناله همه جا را گرفته بود.صدای یا

 

 زهرا ، یا حسین ،یا قمر بنی هاشم همه جا را فرا گرفته

 

 بود.  البته به آرامی .ستون پنجم گرای آنجا را داده بود

 

 و عراق هم آنجا را زده بود و نیروهایی که این همه

 

 جنگیده بودند ، در میان خاک و خون غوطه ور شده

 

بودند.صحنه ای مانند صحنه ی کربلا بر پا بود. بچه های

 

 آغاجاری حتی نای ناله کردن هم نداشتند.مظلومیت و

 

باز هم مظلومیت برای سپاه آغاجاری ، امیدیه.

 

یاد تمام حماسه آفرینان گرامی باد.

زندگینامه شهید محمدرضا پورکیان

 

 

 

 

فرمانده محور عملیاتی لشکر 7 ولیعصر(عج)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)

 

سال 1338 ه ش در شهرستان امیدیه ودر خانواده ای مذهبی به  

دنیا آمد . پدرش در دوران حکومت مستبدانه پهلوی مقلد امام (ره) 

بود .آنها رساله امام خمینی را همچون نگینی در خانواده نگهداری  

می کردند . دوران کودکی محمد رضا در بستری از عشق

 

زندگینامه شهید محمدرضا پورکیان

ادامه مطلب ...

زندگینامه ی شهید سید یدالله تازین

 

 زندگینامه ی شهید سید یدالله تازین

 

تاریخ تولد:۱۳۳۷

 تاریخ شهادت:۱۳۶۱محل تولد:روستای ارمش

 محل شهادت:خرمشهر

 

شهید در سال ۱۳۳۷ درروستایی  به نام ارمش بدنیا آمد و مدت

 زیادی در روستا ماند و دوران ابتدایی را در روستا تمام کرد و با

 مشکلاتی که داشت و بعد  برای ادامۀ تحصیل به شهرستان

آغاجاری رفت و شروع  به درس

ادامه مطلب ...

شهید سیروس اشتری لرکی :

 

 

 

 

شهید سیروس اشتری لرکی : 

 در 6 خرداد 1333 در شهر آغاجاری و در محله ای محروم  

 

پا  به جهان نهاد . 

در نگارخانه الست، آنگاه که نقاش ازل به کلک خداوندی اش 

زیباترین نقوش را بر بوم آفرینش کشید، سیروس  را نگارگری 

 عشق خویشتن

 

ادامه مطلب ...

شهید غلامحسین احمدی

 

 

 

 

 

شهید غلامحسین احمدی از شهدای 

 والا مقام شهرستان گچساران هستند. 

مشخصات شهید : 

نام پدر : قلیچ 

تاریخ و محل تولد : ۱۳۳۸ آغاجاری 

شغل و وضعیت تاهل : سرباز 

تاریخ و محل شهادت :٢۵/٧/۱۳۶٠ - سر پل ذهاب 

یگان اعزام کننده :ارتش

ادامه مطلب ...

شهید علی هاشمی و شهید مهدی نریمی

 

 

 

 

 

 

شهید علی هاشمی و شهید مهدی

 نریمی بهترین رفیقان بودند

 

 

مسئول وقت اطلاعات قرارگاه نصرت درباره همرزم شهیدش مهدی نریمی گفت: مهدی کسی نبود که برای دو روز بیشتر ماندن در این دنیا فرمانده خود را تنها بگذارد.

سردار علی ناصری درگفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی، با یادآوری اینکه " سال 69 وقتی از اسارت برگشتم، جویای این شدم که در آخرین

 

ادامه مطلب ...

شهید مهدی نریمی

 

 

 

 

 

زندگینامه سردار رشید اسلام شهید مهدی نریمی

 

 در شامگاه سرد پائیزی بیست و پنجم آذرماه سال 1342 هجری

شمسی مصادف با نیمه شعبان سال 1383 هجری قمری، کودکی

 در شهر امیدیه چشم به جهان گشود که پدربزرگش  او را به میمنت

 شب میلاد آن عزیز عالم هستی، مولاوآقایش امام زمان(عج) «مهدی»

نام نهاد. مهدی از پدر و مادری متدین، روستازاده و با صفا متولد گردید

 و در

 

ادامه مطلب ...

سالروز حماسه آفرینی مردم آغاجاری

 

 

 

 

 

 

 

 

سالروز حماسه آفرینی مردم آغاجاری

 

 

 ۱۶بهمن ۱۳۵۷ 

 

 حدود ساعت ۳۰ : ۹ بامداد سرود «ای شاه خائن»

 

 در بازار شهر طنین انداز  شد. عده ای از مردم هم

 

 دور آن نوار فروش  جمع شده بودند. گزارش به

 

 شهربانی می رسد. عده ای را برای دستگیری

 

 او می فرستد و موفق به دستگیری و بردن او

 

به شهربانی می شوند. حضرت  حجت الاسلام

 

حاج آقا مطلق (ره) اقدام شهربانی را محکوم

 

می کند و مراتب اعتراض خود را با ماموران

 

رژیم شاهنشاهی اعلام می کند. فردی به نام

 

عزت پهلوان که از اهالی شهر بود هم مرگ  بر

 

شاه می گوید. ماموران  او را هم می گیرند.

 

به حاج آقا مطلق (ره) هم شهربانی بی حرمتی

 

 می کند. مردم  پس از مطلع شدن از بی حرمتی

 

 به حاج آقا مطلق (ره) از روحانیون این شهر  و

 

 دستگیری دو نفر کم کم در فلکه ی شهر جمع

 

می شوند. هر لحظه جمعیت زیادتر می شود.

 

 شعار مرگ بر شاه در همه جا طنین انداز

 

می شود. جمعیت حدود ۱۰۰۰ نفر شده است.

 

عده ای سنگ به  طرف شهربانی می اندازند که

 

 ماموران هم با تیر اندازی به طرف مردم پاسخ آنان

 

 را می دهند. کم کم نیروهای ژاندارمری و پاسگاه

 

 امیدیه هم به کمک شهربانی می آیند. تیر اندازی

 

هر لحظه گسترده تر می شود. تیر اندازی به طرف

 

 افراد شعار دهنده است.

 

 ۱۳ نفر مجروح و  بر اثر تیر بر زمین می افتند که

 

 توسط مردم به  بیمارستان شرکت نفت امیدیه

 

 منتقل و بستری می شوند.

 

مردم هم  با سوزاندن لاستیک در خیابان ها مانع از ،

 

ز حرکت ماشین های شهربانی می شوند. یک

 

 دستگاه موتور سیکلت شهربانی به دست مردم

 

 می افتد و به آتش کشیده می شود. مردم عصبانی

 

 به طرف منزل یکی از ماموران که به طرف  مردم

 

 تیراندازی نموده بود ، هجوم می برند. خانه خالی

 

 بود. خانه را آتش می زنند.

 

و این نقطه ی عطفی می شود در تاریخ آغاجاری.

 

 

این شهر مظلوم.

 

 

شهر سر شار از نفت که رژیم پهلوی جای جای آن

 

 را  مانند زالو می مکد و هیچ توجهی به آن نمی کند.

 

یاد حاج آقا مطلق (ره) و تمامی مبارزینی که با

 

فداکاری خود انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند

 

 گرامی می داریم.

 

 

زندگینامه پاسدار شهید ناصر ایزد

 

                     زندگینامه پاسدار شهید ناصر ایزد  

 

          در          سال 1320 در خانواده ای مستضعف فرزندی به دنیا آمد که نامش را ناصر نهادند.دوران کودکی او همراه با دیگر دوستانش سپری شد. او طعم فقر و  استضعاف را با پوست و خونش لمس نمود. او ارتباط خوبی با اقوامش داشت. با آنان رفت و آمد می نمود. در سال 1339 به خدمت مقدس سربازی اعزام ودر مرزهای شمال شرقی کشور به خدمت پرداخت و در طول خدمت بیشتر با جنایات رژیم پهلوی و تبعیضی که بین شمال ، جنوب انجام می داد آشنا شد.

پس از برگشت از سربازی زندگی را با کار و ازدواج دنبال نمود و مدتها سرش به این کار گرم بود.با شروع انقلاب اسلامی همراه دیگر اقشار شهر آغاجاری در راهپیمایی ها شرکت و انزجار خودش را بر علیه این رژیم نشان داد.

پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن او را بسیار خوشحال نمود و تلاشش را در محل کار دو چندان نمود تا به سهم خود به انقلاب خدمت نماید. با توجه به سکونت او در کوی 17 شهریور (نمره 17 ) که منطقه ای مستضعف نشین بود به افراد فقیر کمک می کرد. بعد از انقلاب گروهک  های خائن مانند منافقین ، فدائیان و ... به دستور اربابان خود به فریب جوانا منطقه مشغول بودند ، او تلاش می نمود که آنها را هدایت نماید تا فریب این مزدوران آمریکا را نخورند.

 


ادامه مطلب ...