شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

زندگینامه ی شهید علی مزاری

 

 

 

 

زندگینامه ی شهید علی مزاری

در نیمه شب 3/6/1352  در روستای گندیده از توابع شهرستان بهمئی در استان کهگلویه و بویر احمد  در خانواده ای مستضعف و مذهبی ، فرزندی چشم به جهان گذاشت  که او را علی نام گذاشتند .به دلیل مشکلات مالی، پدرش به همراه خانواده ، بعد از مدتی جهت کار به آغاجاری آمد و در آنجا ساکن شدند. محل سکونت آنها کوی 17 شهریور آغاجاری شد و پدرش  هم جذب شرکت نفت شد. علی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید عطوفت  و گودرزی(سعدی) ادامه داد. او تحصیلات راهنمایی را در مدرسه شهید تاراج (اباذر) گذراند وسپس برای کمک به خانواده به کار پرداخت تا کمکی برای خانواده باشد. در سال 59 در اوج فعالیت گروهک های ضد انقلاب و تجاوز رژیم صدام به میهن عزیزمان، در پایگاه مقاومت شهید حاج همتکوی 17 شهریور  عضو شد و خدمت به نظام جمهوری اسلامی ایرانرا ادامه داد. چند بار برای حضور در جبهه ثبت نام نمود ولی از اعزام او به دلیل سن کم جلوگیری نمودند. در اردیبهشت 1367 پس از طی دو ماه آموزش در پادگان شهید باکری دزفول به جبهه اعزام گردید  و بعد از مدتی قطعنامه 598 پذیرفته و آتش بس برقرار شد. او در سال 1369 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پذیرفته شد و لباس مقدس سپاه را به تن نمود.او در تیپ ضد زره و سپس بهداری لشکر 7 حضرت ولی عصر (عج) به خدمت پرداخت.

او در سال 1373 با خانواده ای مذهبی وصلت نمود و ثمره ی این ازدواج 2 فرزند به نام پوریا و محمد رضا می باشد. او ابتدا در آغاجاری و در خانه ای اجاره ای سکونت نمود و سپس در سال 1380 به اهواز نقل مکان نمود.او بارها در مناطق مرزی به انجام وظیفه می پرداخت.

در تاریخ 23/12/1384 حدود ساعت 30 / 11  در منطقه ی عملیاتی شلمچه و در حین انجام وظیفه روح بلندش پرواز از خاک تا عرش را آغاز نمود و برای همیشه جاویدان گردید.اکنون مقبره اش در گلزار شهدای آغاجاری میعادگاه ماست.

یادش گرامی و جاوید باد...............

آمار شهدای جنگ تحمیلی:

 

 

آمار شهدای جنگ تحمیلی:

تعداد ۲۱۳۲۵۵ نفر بوده که شامل


۱۵۵۰۸۱نفر در درگیری مستقیم با دشمن
۱۶۱۵۴نفر در حملات دشمن به شهرها
۱۱۸۱۴نفر در حوادث متفرقه
و سایر موارد ۹۸۸۹ نفر بوده است
از این آمار تعداد ۱۵۵۲۵۹ نفر مجرد
تعداد ۵۵۹۹۶ نفر متأهل
تعداد ۷۰۵۴ نفر ۱۴ ساله و کمتر
تعداد ۶۵۵۷۵ نفر بین ۱۵ تا ۱۹ ساله
تعداد ۸۷۱۰۶ نفر بین ۲۰ تا ۲۳ ساله
تعداد ۲۲۷۰۳ نفر بین ۲۴ تا ۲۹ ساله
تعداد ۳۰۸۱۷ نفر ۳۰ ساله و بالاتر

بوده است

آمار شهدا به تفکیک نوع شغل

ردیف

نوع شغل

تعداد

1

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

کادر (پاسدار)

23199

سرباز

16738

2

ارتش جمهوری اسلامی

کادر (ارتش)

9089

سرباز

36965

3

نیروی انتظامی جمهوری اسلامی

کادر (نیروی انتظامی)

2926

سرباز

5672

4

شغل آزاد

31674

5

دانش آموز

32275

6

دانشجو

2608

7

روحانی

2742

8

بیکار

6128

9

دولتی

26293

10

بسیج ویژه

2329

11

خانه دار

3136

12

کودک

2906

13

غیر ایرانی

4565

جمع کل

213255

مطالب از :کانون فرهنگی  هنری انصار الحجه

آمار شهدای مبارزه با گروهک نفاق

 

 

 

 

آمار شهدای مبارزه با گروهک نفاق

گروهک منافقین تاکنون اقدام به  شهادت 12000 نفر در داخل کشور و 25000 بیگناه را با همکاری با دولت صدام کشته است. از شهدای داخل کشور 972 نفر دانش آموز ، 995 کاسب ، 196 معلم ،  1051 کارگر ،  200 دانشجو، 401 کشاورز و 3 طفل حاصل عملکرد خیانت بار این گروهک پلید است.

وصیت نامه پاسدار شهید فرامرز فتحی پور

 

 

 

 

باسمه تعالی

وصیت نامه پاسدار شهید فرامرز فتحی پور

بنام خدا و با سلام بر مادران و پدران داغدیده که جوانان خود را در راه اسلام هدیه کردند ، شهاد ت می دهم بر حقانیت خدای متعال و رسول اسلام          ( ص) و دین مقدس اسلام و با خدای خود عهد می بندم که تا آخرین نفس و آخرین قطره خونم دست از یاری کردن دین مقدس اسلام بر ندارم.

 آرزوی شهادت ،شوق پیوستن به درگاهش را دارم .خواهرو برادرم ،تو در این چند ساله انقلاب چه کرده ای ؟

آیا توانسته ای فکر و اندیشه ات ،ملاکهاوارز شهایت ،راه وروشت را در برابر اینهمه خونهای به ناحق ریخته شده اداکنی؟

آیا تو انسته ای فرزند خلفی باشی برای این امت مستضعف ومحروم ؟

اگرنه پس منتظر چه هستی ؟

والسلام

                        فرزند حقیرشما فرامرز فتحی پور

وصیت نامه پاسدار شهید سید عباس سادات الموسوی

  

 

 

 

باسمه تعالی

وصیت نامه پاسدار شهید سید عباس سادات الموسوی

(اقرباسم ربک الذی خلق )

حضرت ابولفضل (ع) در جبهه هاست .باید برای کمک برویم. من چیزی ندارم که با آن وصیت کنم،  فقط خودم را که متعلق به خداست .

مادر مهربانم برای رضای خدا در شهادت من گریه نکن وهمیشه به  برادرانم قوت قلب بده .

ضمناً وصیت من فقط (سوره قل یاایهاالکافرون) است که آن   را در قرآن پدرم علامت گذاشته ام .دیگر عرضی ندارم.

 التماس دعا

 والسلام

سید عباس سادات الموسوی

مورخ 10/7/59

وصیت نامه پاسدار شهید احمد عبدالله زاده

 

 

 

باسمه تعالی

وصیت نامه پاسدار شهید احمد عبدالله زاده

اشهدان لا الا الله و حده لا شریک له واشهد انّ محمداً عبده ورسوله واشهد انّ علی امیرالمؤمنین وانبیاءو  ال معصومین ائمه المسلمین. ربنا اغفر...

خدایا شهادت براولویت وحدانیت تودارم وشهادت در رسالت انبیا ورسولانت وامامانت ائمه معصومین از علی (ع) تا حضرت مهدی (عج) تعالی فرج الشریف.

 خدایا این شهادت را با زبان وباور درونی می دهم .ای خدای من این شهادت را به عینیت برسان. خدایا به معاد تو وقیامت تو معتقدم وامید به بخشایش تو دارم .

خدایا عدل تورا قبول دارم،  اما به فضل تو پناه می برم.

 خدایا توفیق فرما که بنده  ی شایسته تو باشم. خدایا با رضایت تورا می جویم،  خواه در شهادتم یا ادامه ی حیاتم.

 خدایا مرا نیز به این سرنوشت راضی وخوشنود بگردان.

 خدایا اگر در ادامه زندگی راهی جز رضای تو در پیش دارم و بنده غیر تو می شدم و در راهی که امام زمانمان توصیه نمی کند،  قدم می گذارم،  خدایا شهیدم کن ودر این شهادت رضایت خود را به من عنایت فرما.

 پروردگار من ، به روان مقدس محمد(ص) وآل محمد(ص) رحمت ومرزهای اسلام را از حمله ی  دشمنان و  در پناه خود مصون ومحفوظ بدار ومرزبانان ما را در ایفای وظایفی که بعهده دارند حمایت کن وعطا ومواهب خود را در باره آنان تکمیل فرما.

 در مورد انقلاب اسلامی بدانید که شکر این نعمت بزرگ،  حفظ ونگه داری وگسترش وشناساندن آن به جهانیان می باشد،  البته در این راه متحمل مشکلات ونشان دادن فداکاری ها وایثارها ضروری است. بدانید انقلابی که حرکت نداشته باشد وبه خود مشغول باشد از شعارها واهداف خود غافل بماند،  به ارتجاع یا انحراف یا مرگ دچار می شود،  سعی کنید دشمنان انقلاب را بشناسید ومراتب دشمنی را نیز تشخیص دهید واز مبارزه بی امان با دشمنان درجه یک آنکه می خواهند ضربه به انقلاب بزنند از مبارزه با آنان دست برندارید.

 طبق سنت اسلام ورسالت انبیاء رسوالله وائمه معصومین وصیتم به این شرح است :

 اینجانب سرباز وظیفه احمد عبدالله زاده فرزند: علی دارای شماره شناسنامه 368 صادره از آغاجاری متولد: 1338جمعی گردان 801 نور،  گروهان یکم 0

 باسلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی،  امام امت نائب منجی عالم بشریت،  بت شکن زمان     بنیا نگر جمهوری اسلامی خمینی کبیر و درود به ملت عزیز وشهید پرور و رزمندگان غیور اسلام وشهدای گرانقدر انقلاب اسلامی ایران و درودبر تمامی رزمندگان که هر روز          حماسه ی جاودانی می آفرینند.

 حال که ان شاء الله قرار است به جبهه جنگ علیه کفر جهانی اعزام شوم،  تنها هدفم از این اعزام این است که دشمن متجاوز ودست نشانده امریکا،  این صدام جنایت پیشه را تا از خاک در نیاوریم،  از پا نمی نشینیم ، حتی اگر این پیروزی را تا دم مرگم باشد،  مبارزه را بر علیه کفر ادامه می دهیم ، لذا با نیّت تقرب خدا،  مطالبی چند به عنوان وصیت نامه می نویسم:

بدانید که تنها راه سعادت دنیا وآخرت ورستگاری درخط خمینی بودن است. هرکس راهش ، اسلامی دینش بدون از خمینی باشد گمراه است وگمراهان  بد عاقبتی دارند.

 ملت گرامی ایران به یاری انقلاب بشتابید.

 اجرکم عندالله

و از آیات عظیم خدای تبارک وتعالی کوتاهی نکنید .

صف های نماز را فشرده تر کنید ،  تا مشت محکمی باشد بر دهان یاوه گویان شرق وغرب زده اید و این مساجد را پر کنند. زیرا آنان سنگرهای انقلاب هستند،  همانطور که امام عزیزمان می فرماید.

 اول چند مطالبی به مادرم .

سلام بر تو ای مادر مهربانم

که کلید بهشت بدست شما مادران است و دست شما را از راه دور بوسه میزنم. برای اولین و آخرین بار .

مادر جان به خواهرانم و زن برادرانم تسلی بخشی و به برادرانم شجاعت بیاموز،  زیرا به تو و قلب تو و زبان تو سخت محتاجند.

 مادرجان: می دانم تو بر من زحمات زیادی کشیدی،  و باید آن شیرت را حلال کنید و امید داشتم،  بعد از خدمت بتوانم جبران زحمات شمارا بکنم،  اما دیدم که دین خدا در خطر است وخداوند از شما راضی باشد.

 مادر عزیزم امیدوارم که رسالت تو رسالت زینب گونه باشد. نمی خواهم اشکت را ببینند. قلب خود را قوی دار که سربازان امام زمان را که می توانند هر روز حماسه ای تازه در     جبهه های جنگ بیافرینند.

 مادرجان در مرگ من سیاه مپوش ، شیون مکن زیرا من به آرزوی خود رسیدم و نگذارید خویشان اقوام سیاه به تن کنندو شیون کنند.

 مادرجان در این راه بر من تحمیلی نیست، چنانکه خود می دانید که من زندگیم چنین بود و پایانش همچنین شد. پس بر من نگریی .گریه برای حسین و یارانش لازم است.

 ای مادر جان به خدا من به آرزویم رسیدم. رهبرم ، اسلامم ، مکتبم ، خدایم راشناختم

 پس برایم گریه مکن. گریه برای کسی است که روی تختخواب،  گوشه ی  خانه اش         می میرد.

 مادرجان اگر گریه کنید،  من روحم عذاب می بیند. پس بیا حلالم کن آن شیرت را در دم آخر زندگیم ،

پدرجان سلام از راه دوردست شما را می بوسم وتو خوب می دانید که من متعلق به یک خانواده نیستم. پدر جان ، می دانم چه زحماتی برایم کشیده اید، اما امید داشتم بعد از خدمت سربازی بتوانم زحمات شما را جبران کنم،  اما دیدم اسلام در خطر است. پدر جان مرا حلال کنید،  از شما می خواهم چنین باشید،  برای من نباید گریه کنید،  تنها مسئولیتی که شما  بعد از من دارید ادامهی  راه حسین زمان خمینی است . مبادا در مقابل منافقان زمان خم به ابرو

 بیاورید تا آنها شما را پریشان حال ببینند.

 پدر جان باید افتخار کنید. ممکن است حتی جسد من نیز بدستتان نیفتد ، چون جنگ است و جنگ این چیزها را هم دارد،  باز باید بگویم،  کوچکترین ضعفی به خود راه ندهید که پریشانی تو روح مرا عذاب می دهد.

 ای که جزء اسلام وایمان به چیزی دل نبستید وجرعه های آتشین عبادت ومبارزه و نیایش ومحبت را به حلقوم خشکیده ی  من ریختید و حیاتی تازه به من ارزانی داشته ،  از نگاهت اوج می گرفتم،  از زبانت روح ، از رنج وفداکاری بی امان تو درس صبر ومقاومت، می دانم برف پیری بر رویت بنشسته است وبا نداشتن من همچنان داغ دار خواهید بود،  ولی مبا دا بشنوم مرا بی تابی تو سرزنش کنند،  غم مرا نخور که با پیامبر وخدایم پیوسته ام.

 خواهرانم مرا بخشیده واز راه دور به شما سلام می کنم وحلالم کنید واگر در منزل شمارا اذیت کردم مرا ببخشید واگر نتوانستم زحمات شما را به جا بیاورم،  از شما معذرت             می خواهم.

 در ضمن پدرجان مواظب بچه های خواهرم رباب باشید. نگذارید آنها تنگی بکشند. آه در زبان آرند،  سعی کن آن چیزی که بچه های خواهرم می خواهند از شما ، در حد امکان برایشان پیدا کنید تا آنها خوشحال شوند وقتی آنها خوشحال باشند روحم راحت است و غیر این باشد روحم در قبر ناراحت است.

 برادرانم سلام واز راه دور دست همگی شما را می بوسم شاید در طول مدت زندگی با شما بودم ، برادر خوبی نبودم برای شما با این حال از شما معذرت می خواهم وطلب بخشش از شما دارم ومرا حلال کنید.

 زن برادرانم صغری (منظور از زن برادربزرگم) ایران ، فریده ، صغری

  شما دین بزرگی در گردن من دارید وشاید نتوانستم این دین را ادا کنم چون اسلام در خطر است از شما معذرت می خواهم که این دین را ادا نکرده ام واز راه دور دستان را می بوسم ومرا حلال کنید0  

 والسلام

                                                                            احمد عبدالله زاده 

                                                  مورخ 19/10/62

ش

وصیتنامه شهید بیژن مداحیان

 

 

 

 

باسمه تعالی

وصیتنامه  شهید  بیژن مداحیان

ای کسانیکه ایمان آورده اید هنگامیکه با گروهی در میدان نبرد روبرو می شوید ثابت باشید وخدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید0با اموال وجانهای خود درراه خدا جهاد نمائید این بنفع شماست اگر بدانید0

 امیدوارم که در تمام جبهه ها پیروزی از آن ما باشد0

از خدا می خواهم که راهمان رهروان زیادی داشته باشد واین کشور را به درجاتی از رشد برساند که همراه با نام اسلام ریشه براندام هرچه امپریالیسم است از بزرگ آنها گرفته تا دست نشاندگان آنان بیندازند 0 هیچ برای من نارحت نشوید ، زیرا که شهادت درمکتب ما درجه بالایی دارد0

والسلام علیکم ورحمته الله وبرکاته

بیژن مداحیان

شهید مهدی نریمی از شهدای امیدیه

 

 

 

 

زندگینامه سردار رشید اسلام شهید مهدی نریمی

 در شامگاه سرد پائیزی بیست و پنجم آذرماه سال 1342 هجری شمسی مصادف با نیمه شعبان سال 1383 هجری قمری، کودکی در شهر امیدیه چشم به جهان گشود که پدربزرگش  او را به میمنت شب میلاد آن عزیز عالم هستی، مولاوآقایش امام زمان(عج) «مهدی»نام نهاد. مهدی از پدر و مادری متدین، روستازاده و با صفا متولد گردید و در خانواد‌ه‌ای مذهبی رشد ونضج یافت. پدربزرگهایش هردو از متدینین محل ومنطقه خود بودند. نیای پدریش معروف به آخوند زاهد مؤذن روستا بود و نیای مادریش حاج عباس نیز اهل دل، قاری قرآن واز معتمدین و متدینین منطقه آغاجاری به شمار می‌رفت. باری مهدی در دامان چنین خانواده‌ای پرورش یافت و روح لطیفش با تعالیم روح بخش دین مبین اسلام و معارف الهی آشنا و عجین شد. پرورش در چنین محیطی باعت آشنایی عمیق و عاشقانه مهدی با روح تعالیم اسلامی و دلداری و دلبستگی به ائمه اطهار (علیهم السلام) شد به طوریکه مهدی از همان دوران کودکی در مساجد حضوریافت و نماز خواندن را در کنار خانواده آغاز نمود و تا لحظه دیدار معبود آن را رها ننمود. او پسری فعال، جسور، بی‌باک و پرشور بود. در همان اوان کودکی با شرین‌کاری ها و شیطنت‌های کودکانه اش، دل پدر و مادر را بلکه دل همه اهل فامیل را ربود و مورد محبت دوستان، همسالان و اهالی محل قرار گرفت. او در سال 1348 کلاس اول دبستان را در مدرسه ابن سینا امیدیه آغاز نمود، ذهن فعال و استعداد خدادادی وی باعث شد، دانش آموزی ساعی،

ادامه مطلب ...

شهادت با زبان روزه:

  

 

 

شهادت با زبان روزه:

شهید یدالله  رمضانی پور: 

شهیدی که عضو هیئت امنای مسجد جامع آغاجاری بود و در تکمیل و بازسازی مسجد جامع آغاجاری نقش مهمی داشت . او همچنین بعنوان معتمد شهر در حل مشکلات خانواده ها شرکت می کرد و هنگامی که هواپیماهای متجاوز عراقی به آغاجاری حمله کردند و اقدام به بمباران تاسیسات نفتی نمودند ، با زبان روزه به شهادت رسید و این در حالی بود که ازبین تعداد زیادی که در حال کار بودند ، فقط روح بلند او پروازرا آغاز نمود.

یادش گرامی باد. 

شهادت در نماز

 

 

  

 

شهادت در حال نماز:

شهید سید عباس سادات از شهدای آغاجاری

 به نماز علاقه ی زیادی داشت و هنگامی که اذان گفته می شد ، بلافاصله وضو و نماز می خواند و در جبهه هم همین رویه را ادامه داد و در   جبهه ی محمدیه هنگامی که صدای اذان بلند شد ، نمازش را با خشوع زیادی آغاز کرد. همیشه هنگامی که او نماز می خواند ، همه مجذوب او می شدند  در حین سجده و در نماز، ناگهان خمپاره ی 60 به زمین نشست و عباس به سجده ی همیشگی رفت و  به آسمان پر کشید.

مزارش اکنون در آغاجاری یاد آور آن حماسه ها است...

یادش گرامی باد..... 

باران رحمت الهی .....

 

  

 

 

باران رحمت الهی .....

ابراهیم امیری :

از شهدای آغاجاری به دوستانش گفته بود که از خداوند         می خواهم  اگر شهادتم مورد قبول درگاهش قرار گرفت در روز تشییع جنازه ام باران رحمت را برمردم نازل کند ، که این دعا مستجاب شد و در روز تشییع جنازه اش باران رحمت الهی نازل شد....

تشویق همسر برای رفتن به جبهه:

  

 

 

 

تشویق همسر برای رفتن به جبهه: 

از سخنان شهید غریب ولادت:

از همسر خود می خواهم که اگر شهید شدم ناراحت نشود وهرگاه خبر  

 

شهادت مرا شنید باید افتخار کند چون به آرزویم رسیدم وتشکر می کنم  

 

که مرا برای رفتن به جبهه تشویق نمود ..... 

پیکر سالم :

 

 

 

پیکر سالم :

شهید نوراله طواف :

همیشه خود را مقیـد می دانست در تمام راهپیمایی ها شرکت کند و کوبنده شعار می داد. او  در عملیات والفجر مقدماتی ، پس از نبردی مردانه  به شهادت رسید و بعد از 13 سال ، جسدش سالم توسط نیروهای تفحص بدست آمد .

یادش گرامی باد. 

خاطراتی از شهید مجید بقایی 3

 

          

 

 

 

خاطراتی  از شهید مجید بقایی 3

فرمانده ی قرارگاه کربلا

ازشهدای بهبهان

مجید شب قبل از شهادت جهت دیدار پدر و مادرش به طرف بهبهان حرکت کرد اما پس از طی حدود 40 کیلومتر از ادامه سفر منصرف شده بازگشت. هنگامیکه برادران علت را جویا شدند گفت: در بین راه احساس کردم که به جای رفتن به بهبهان، اگر پیش بسیجی‌ها باشم بهتر است.

  آن شب پیش بسیجی‌ها ماند و صبح زود به اتفاق چند فرمانده به طرف منطقه مورد نظر حرکت کرد. در ماشین با کمک گرفتن از دوستانش به حفظ سوره والفجر پرداخته و در طول راه آیات آخر سوره والفجر را تکرار می‌کرد: «یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی».

 دقایقی بعد از رسیدن به منطقه مورد نظر گلوله‌ای میهمان سنگر آنان شد و صدای مجید به فریاد «اشهد ان لا اله الا الله  بلند شد.

                     ..................................................

وصیت نامه پاسدار شهیدمصیب عباسی

 

 

  

 

 

باسمه تعالی

وصیت نامه پاسدار شهیدمصیب عباسی

انا لله و انا الیه راجعون

اینجانب مصیب عباسی وصیت میکنم:

 که بعد از مرگم تا آنجا که می توانید دنباله راه تمام شهیدان راه خدا و حق و حقانیت باشید و امیدوارم برای به ثمر رسیدن انقلاب به تمام جهان دست به سلاح شوید و قدرتهای بزرگی جون آمریکا و شوروی را کنار بگذارید و انقلاب را به تمام جهان برسانید و من دوستدار این هستم که عموم خانواده های شهیدان و خانواده من در فکر این نباشند که فرزندشان مرده است،  بلکه از تمام دوستانم میخواهم که به خانواده هایمان بگویند که پسرشان زنده است و نزد پروردگار است .همانجایی که تمام مسلمین وتمام کسانی که اعتقاد به شهادت داشته باشند ،

آری پدر ومادر عزیز وگرامیم امیدوارم که برایم تا آنجا که می توانید گریه نکنید مثل تمام روزهای زندگیتان،  مثل روزهایی که پهلویتان بودم باشید.چون که من راضی به آن نیستم که برایم گریه وشیون کنید ، چون که باعث رنجش قلب من می شود. از خواهر وبرادرانم می خواهم که فرزندانی تربیت کنند،  همچون امام حسین (ع) که دست از جهاد برنداشته شما هم فرزندانی همچون آنها تربیت کنید که به درد جامعه وفردای انقلاب بخورد.

 برادر عزیزم مسلم : امیدوارم که دستت خوب شود0برادر عزیز مسلم روز گذشته فهمیدم که از بیمارستان مرخص شدید. امیدوارم که حالت بزودی خوب شود ودر حملات بعدی شرکت کنید ودست تمام ابرقدرتها را به کمک دیگر برادرانت از بین ببرید وحکومتی اسلامی وتابع عدل الهی در تمام جهان برپا کنید واز تمام برادران

می خواهم برای فرج امام زمان (عج)دعا کنند تا شاید امام زمان بردعاهای شما جواب دهد وظهور کند.

 من وصیت می کنم که تمام  دارایی من را به مستضعفین ومردمی که در رنج وستم قرار گرفته اند بدهید تا شاید خداوند متعال در رحمت خود را برمن باز کند.

 برادر من از تمام دوستانم حلالیت بگیرید وبگو که دیگر من به جایی که می خواستم رفته ام واز شماها خداحافظی می خواهم. سه روز روزه  بدهکارم، به برادر حمید (شیخ رباط) بدهید که بگیرد .

 والسلام

امیدوارم حکومت اسلامی وتابع عدل الهی درتمام جهان برپا کنید

                                                                                                                                                       مصیب عباسی

وصیت نامه شهید عبد السیدآرمند

  

 

 

 

 

 

 

                          باسمه تعالی

وصیت نامه شهید عبد السیدآرمند

 

الذین آمنو یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت

 

وقتی این دنیا آخرش مرگ است،  وقتی آخرش باید این دار فانی و این زندگی عادی را وداع گفت،  حیف می دانم که در بستر بمیرم. باید در لباس رزم جندالله باشم. جامعه ای که بخواهد الله حاکم باشد و قوانین الهی اجرا شود، فقط یک راه وجود دارد و آنهم شهید دادن و شهید شدن است 0 با صبر و استقامت از انقلاب اسلامی دفاع کنید 0 لحظه ای از یاد و نام خدا غافل نشوید و امیدوارم که راهم را ادامه خواهید داد 0

والسلام

عبدالسید آرمند

تاریخ : 24/12/60

ووصیت نامه پاسدار شهید عبدالرحمن ترابپور

 

 

  

 

باسمه تعالی 

ووصیت نامه پاسدار شهید عبدالرحمن ترابپور

سلام برشهیدان صدر اسلام تا شهیدان کربلای جنوب ایران.

 سلام برمنجی عالم بشریت مهدی موعود صاحب الزمان (عج).

سلام برامام ، رهبرم خمینی بزرگ.

 سخنم را آغاز می کنم به قول امام حسین (ع) که فرمود:

 زندگی در این دنیا را ننگ و رفتن به سوی معبود عشق رفتن را

هم اکنون که در زیر آتش خمپاره های دشمن و رگبار مسلسلهای آنها قرار دارم،  چند تحلیلی را به شما ملت قهرمانم آغاز می کنم .

یکی اینکه امام را تنها نگذارید ودعا کنید که خدایا خدا یا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. ودیگر اینکه مسجدها را پر کنید،  زیرا که امام فرمود: مسجد سنگر است ومن به عنوان فرزند کوچک شما و یک توبه کننده درگاه خداوند به شما توصیه می کنم که نگذارید خون شهیدان پایمال شود و همیشه راهشان ویادشان را زنده نگه دارید. زیرا که با خون این شهداست که انقلاب به اینجا رسید و من به علت کمبود وقت دیگر عرضی به آن صورت ندارم که به ملت عزیز آغاجاری عرض کنم و تنها توصیه ی من به برادرانم این است که دنباله رو راه حسین رهبر آزادگان باشند و به خواهرانم نیز توصیه می کنم که چون زینب (س) صبور باشند و به مادرم توصیه می کنم وقتی خواستی برایم گریه کنید.

 به یاد دستهای بریده  ی عباس وگلوی پاره شده ی  اصغر و خواهشم از مادم این است که چون کوهی استوار در برابر مشکلات مقاومت کنید و همیشه از خدا برایم درخواست آمرزش بنمایید.

 به پدرم وصیتم  این است که مرا ببخشد اگر در حقش بدی کردم و حرف او را گوش نکردم دیگر عرضی ندارم ومرا در بهشت شهدای آغاجاری خاک کنید 0 درود بر خمینی بت شکن مرگ بر آمریکا و اعمالش    

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

عبدالرحمن  ترابپور مورخ 21/4/61

  

 

وصیت نامه شهید منوچهر عباسی لرکی

 

  

 

 

 

باسمه تعالی

وصیت نامه شهید منوچهر عباسی لرکی

 

انا الله و انا الیه را جعون

باری ای هموطن ، در این لحظه که من از جان و مال و ثروت و دنیا پرستی و خود خواهی گذشتم شما هم از پول پرستی و دنیا پرستی دست بر دارید و خداوند را یاد کنید که والله قسم یاد می کنم که جایتان در آتش دوزخ است.

 تو ای دوست و همکلاسی عزیز با درس خواندنتان مشت محکمی بر دهان شیطان بزرگ بزنید 0 بعد از من جای مرا پر کنید. راست قامتان این انقلاب باشید از دین و ناموس خود دفاع کنید مراقب این منافقان باشید. نابود کنید این منافقان را و اسلام را توسعه دهید حجاب را رعایت کنید همچون زینب (س) الگوی زنان دنیا باشید 0 والسلام

منوچهر عباسی لرکی

وصیت نامه پاسدار شهید علی سالاری

 

 

 

 

باسمه تعالی 

وصیت نامه پاسدار شهید علی سالاری 

     وصیت من به خانواده ی  عزیزم این است که خدا را از یاد نبرید و بین خودتان محبت  

 

ومهر بانی را   حفظ کنید تا از طرف دشمنان ضرری نر سد .

 

برای مال دنیا اختلاف نداشته باشید که شما  را از هدف اصلی دور      می کند ،

 

 با مادر خود نیکی روا دارید،   تا خدا از شما به نیکی یاد کند. با دوستان خودتان دوست  

 

باشید تا خداوند شما را دوست داشته باشد. از غیبت جو یی بر دیگران  دوری کنید ...

 

 امام را دعا کنید تا دعای امام بر شما مستجاب گردد.

  

از اسراف اجتناب ورزید تا روزی شما زیاد گردد0

 

راستگو باشید تا براه راست هدایت گردید.

 

 پدر خود را دعا کنید،  تا خداوند شما را بیامرزد.

 

به برادر کوچک خود نیکی کنید تا با شما دل داده باشد. از توهین نسبت به همسر خود  

 

دوری ورزید تا خداوند شما را از بد گویان محافظت نماید.

  

با گمراهان نباشید تا بدنام نگردید.

  

سخن چین نباشید که مایه بدبختی انسان است.

 

 از قول دیگران نقل قول نکنید که گناه دیگران بر دوش شما خواهد بود.

 

 براهل قبور بگذرید تا شمارا به یاد مردن بیندازند.

  

مرگ را فراموش نکنید که مایه افتخار است              

  والسلام

علی سالاری مورخ 2/7/62

قسمتی از سخنان شهید حمید ململی:

  

 

 

قسمتی از سخنان شهید حمید ململی:

سخنم با این جوانهای بی خیال و بی دین است  که اگر بخواهند به این راه کج خود  

ادامه دهند ، بدانند که هیچوقت به  مقصد اصلی  نخواهند  رسید و در آخر ت در  

آتش جهنم میسوزند  و   می گویند ، ای کاش ما زود تر بفکر می افتادیم و تقاضا  

میکنند که خدا یا ما را به آن   دنیا بر گر دان تا  جبران این  همه گناه را کنیم اما  

هیچوقت خدا تقاضای  آنان را  قبول نمی کند زیرا خدا  می داند که  اگر  

دوباره زنده شوند به همان کارهای ناپسند خود ادامه می دهند...

وصیتنامه شهید احمد آقاجری

 

 

 

باسمه تعالی

وصیتنامه  شهید احمد آقاجری

       بایاد خدا

خدایا تورا شکر می کنم که به من کمک کردی تا تورا بشناسم ودرراه تو مبارزه کنم،تو را سپاس که به من شناخت عطاکردی ، تا خودرا از ظلمت رانده وبه راه تو هدایت شوم، تو را سپاس که به ما رهبری آگاه وفقیهی دانشمند دادی تا در زیر سایه ایشان وولایت فقیه زندگی شرافتمندانه ای داشته باشیم 0 اسلام مکتبی حیاتبخش ورهایی از قید وبند اسارت است ، پس دائم به دستورات واحکام آن عمل کنید ، ما راهی بهتر از این پیدا نکرده واین راه را با چشم باز انتخاب کرده ایم ، اکراه وزور هم دربین نبود، پس ای مردم مارا  دریابید وحرف مارا بخاطر بسپارید وخون شهیدان را چراغ راهتان قرار دهید تا هرگز به انحراف کشیده نشوید ، درمرگ من هیچ بخود غم واندوه راه ندهید .چون من راهی را رفته ام که راه امام حسین (ع) وراه مردان خداست. خون ما که از خون امام حسین (ع) رنگین تر نیست 0

                                                             والسلام

احمد آقاجری