یادواره ی شهدای مهدی شهر:
یادواره ی 113 شهید شهرستان مهدی شهر برگزار گردید. در این یادواره حجت الاسلام بهشتی طی سخنانی گفتند :
شهدای ما به حضرت زهرا(س) اقتدا نمودند و وقتی پیام امام (ره) و ولی فقیه را شنیدند ، اطاعت کردند و به جبهه های جنگ عزیمت کردند . همه ی شهدا وصیت کردند که پشتیبان امام و ولی فقیه باشید و امروز وظیفه ی شرعی و عرفی ماست که از ولایت و رهبری دفاع کنیم...
در این یادواره که خانواده ی معظم شهداء حضور داشتند برنامه های متنوعی اجرا گردید..........
مادر برام قصه بگو...
به یاد شهدای مظلوم آغاجاری
مادر برام قصه بگو
قصه ی بابا رو بگو
دل تنگه تنگه
مادر مادر مادر مادر
مادر برام حرف بزن
از ایمونش بگو
مادر برام حرف بزن
از پیمونش بگو
مادر تو دونی و خدا
ازخوبیهاش بگو
از مهربونی و از مهرووفاش بگو
از جون فشونی وازفضل بابام بگو
زندگینامه ی شهید مجید بقایی 1
فرمانده ی قرارگاه کربلا
ازشهدای بهبهان
در بهمن ماه سال 1337 ه . ش; در خانوادهای معتقد و مذهبی در شهر بهبهان چشم به جهان گشود.
از کودکی به محافل مذهبی و مسجد علاقمند بود و این علاقه را با تکبیر گفتن در مسجد محل آغاز کرد و تا آخر عمر از مسیر اسلام و پیروی از روحانیت متعهد خارج نشد.
او از کودکی به مسائل مذهبی علاقمند بود و چند سال قبل از ا ینکه به سن تکلیف برسد، نماز میخواند و روزه میگرفت و احکام دینی را به خوبی عمل میکرد. از کودکی با مسجد مانوس بود و به طور فعال در جلسات قرائت قرآن شرکت میکرد و توجه زیادی به دعا و زیارت ائمه اطهار (ع) داشت، آنقدر برای ذکر مصائب اهل بیت (ع) اهمیت قائل بود که میگفت: همین مراسم روضهخوانی ما را نگه داشته است. برای اقامه نماز اهمیت فوق العادهی قائل بود. همواره تلاش میکرد در نماز جماعت شرکت نماید.
هوش سرشار و استعداد بالای وی باعث شد تا تحصیلات کلاس پنجم و ششم( نظام قدیم ) را در عرض یکسال در یکی از مدارس بهبهان بگذراند و سپس رشته ریاضی
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید
عبدالسعیددبیر فدعمی
بسم الله الرحمن الرحیم
(انا لله و اناالیه را جعون)
((ولا تقولون لمن یقتل فی سبیل الله امواه بل احیاء ولا کن لا تشعرون ))
((هرگز مپندارید آنانکه در راه خدا کشته شدند مرد گانند بلکه آنها زنده اند اما شما نمی دانید))
(( شهادت همچون میو ه ای نیست که آنرا بکاریم و از درخت بچینیم ))
پس از عرض سلام بر امت شهید پرور و امام امت و با درود بر کلیه شهدای اسلام از صدر تا کنون ، قبل از هر چیز باید به عرض کلیه خواهران و برادران مسلمان برسانم که قدر این شهداء را بدانید و به وصیتنامه آنها گوش فرا دهید و عمل کنید که شهداخیلی قدر دارند و قدر این شــــــهـــــدا را بدانـــــــــــیــــد »»»»»»»»»»
****وصیتنامه ام را شروع میکنم****
1- در اسرع وقت قرآن و نهج البلاغه و دیگر کتابهای اسلام را بخوانید .((به یاری الله ))
2- همیشه نمازهایتان را به موقع و سر وقت بخوانید و مبادا یک خواهر یا برادر مسلمان نمازش قضا شود و نمازهارا به جماعت بپا دارید که همین صفهای بهم فشرده جماعت هستند که دشمن را به لرزه و هیجان می اندازد (( به یاری الله ))
3- و مهمترین وصیتم که باید صددر صد به آن عمل کنید این است که امام را تنها نگذارید و دعا برای این امید مستضعفان بکنید . که اگر امام نبود این کشور نابود می شد. (( به یاری الله ))
4- از روحانیت جدا نشوید و همیشه بازوی رو حانیت باشید و نگذارید روحانیت را از شما بگیرند چون امام و همین رو حانیون بودند که مردم را آگاه کردند و برای قیام بر علیه کفر جهانی بسیج کردند (( به یاری الله ))
5- از ملت شهید پرورخواهش میکنم همیشه در مساجد شرکت کنند و مخصو صاً نمازهای جماعت و نماز جمعه و مراسم دیگر از قبیل را هپیمائیها و تشییع جنازه شهدا و همین صفهای بهم فشرده نماز و راهپیمائیها است که این انقلاب تا به حال پیروز است ((به یاری الله ))
6- از کلیه مسئولین می خواهم بعنوان وصیت یک شهید کارهایشان را با مردم قطع نکنند .و مبادا ریاست طلبی کنند و در راه خدا کار نکنند و کار برای مردم کنند . مبادا کاری کنند که مردم از آنها راضی نباشند . (( به یاری الله ))
7- امیدوارم پدر و مادرم من را حلال کنند و چون تا بحال هیچ کار مثبتی برایشان انجام نداده ام . امیدوارم من را ببخشند و شاید با شهادتم کاری برایشان کرده باشم (( به یاری الله ))
8- از کلیه برادران دفتر تبلیغات مسجد قدس امیدیه میخواهم همانطوری که با تبلیغات معنوی خود از قبل از انقلاب تا به حال فعالیت داشته اند به فعالیت خود ادامه دهند مخصو صاً ماه محرم و ماه رمضان و مراسم مهم دیگر . و اگر در تبلیغات کم فعال بودم امیدوارم من را ببخشید و همینطور ارگانهای دیگر به فعالیتشان ادامه دهند و برادران از کتابخانه هائیکه در شهر است استفاده کنند و مخصوصاً کتابخانه مسجد که از سال 57 تا بحال این کتابخانه تأسیس شده (( به یاری الله ))
9- از برادران و خواهران گو لخورده ای که هنوز هم هوادارا این گروهکهای آمریکائی هستند خواهش میکنم بعنوان وصیت یک شهید و برادر کوچکتر تا وقت است توبه کنید و به دامن اسلام بر گردید و اگر بر نگشتید وظیفه خواهران و برادران حز ب الله است که جلوی آنها را بگیرند (( به یاری الله))
والسلام
عبدالسعید دبیر فدعمی
کشف پیکر شجاع ترین سردار:
باقر زاده رئیس بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس در
مصاحبه ای گفت :
پیکر بدون سر سردار برونسی به همراه وسایل شخصیش که شامل :
قرآن ، جانماز و مهر ، سربند لبیک یا خمینی و لباس آرم دار سپاه به
همراه 12 شهید دیگر در شرق دجله پیدا شد.
او افزود: همزمان با شهادت حضرت زهرا(س) 31 شهید کشف شده در
15 نقطه ی کشور تشییع و به خاک سپرده می شود.این شهدا مربوط
به تک عراق در روز دوم جنگ ، والفجر مقدماتی ، والفجر 4 ،خیبر ، بدر ، تک عراق در 4/4/67 در جزیره ی مجنون می باشد.
لازم به ذکر است خانواده ی شهید برونسی تاکنون از پذیرش انتساب پیکر پیدا شده به شهید برونسی خود داری کرده اند.
شهید برونسی فرمانده ی شجاع تیپ جواد الائمه(ع) لشکر 5 نصر در 25 اسفند 1363 در عملیات بدر در شرق بصره به شهادت رسید. رشادت و دلاوری های او زبانزد خاص و عام بود تا آنجا که دشمن برای سر او جوایز نفیسی تعیین نموده بود....
ازسخنان شهید نور الله طواف :
مواظب باشید که رابطه جای ضابطه
را نگیرد.
برقبرم حک کنید
سرباز خمینی .
باسمه تعالی
وصیت نامه شهید قاسم مختاری
با درود به رهبر انقلاب اسلامی ،
وصیت می کنم به اینکه هیچ چیز از یک قطره خون که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست 0
برادران عزیزم ، امیدوارم که در پیشگاه احکام اسلامی به رهبری امام خمینی موفق و مو ید باشید .
((خواهرانم )) شما را دعوت می کنم به اینکه زینب وار در برابر مشکلات بایستید و حجاب که بزرگترین مشتی است بر دهان یاوه گویان را حفظ کنید.
(یک ماه از حقوق مرا به جبهه های جنگ بدهید )
ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است
زیبنده ترین زینت زن حفظ حجاب است 0
والسلام
قاسم مختاری تاریخ:
10/7/62
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار محمد قنواتی
به نام خداوند بخشنده مهربان و بنام آنکه در دست اوست
من اینک چند کلمه ای با شما سخن دارم ، اسلام حکم کرده است که باید نماز را با خشوع بخوانیم روزه بگیریم ، خمس و زکات بدهیم .به فقیران انفاق کنیم ، جهاد کنیم و خداوند می فرماید . اگر اینها را انجام دادید در ازای آن مزد خواهید گرفت. بلی هرکس خدا را پرستید ، آخرتش بهشت است و هر کس سر پیچی کند ، عاقبتش آتش. پس بترسید از آن روزی که هیچ کس فریاد رس ندارد. از آن روزی که همه در حال هراسند . اینقدر بدنیا نچسبید ، گول زیور آلات آنرا نخورید . دنیا نابود شدنی ست در هر حال و هر کجا که باشید ، مرگ به سراغ شما خواهد آمد . ای کسانی که مال ، فرزند و دنیا شما را فریفته است و دوست ندارید یک لحظه سختی بخاطر جهاد در راه از خانه خود دور شوید، بدانید که اینها همه خواهند گذشت و هیچ کدام از اینها بدرد شما نمیخورند مگر اعمال نیکوی شما .
والسلام
محمد قنواتی
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید
داریوش زمانی
(ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافو و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون )
آرزویم شهادت است ،از پدر ومادرم میخواهم که دو برادر و خواهرم را بزرگ کنید و در راه اسلام قربانی دهید . خدا من را به شما داد که چنین روزی در راهش شهید شوم .دلم میخواهد که تا آخرین قطره ی خون خود برای انقلاب اسلامی کوشش کنید که روح من آزاد باشد و با مشت محکمی بر دهان منافقین بزنید . به امید شهادت فرزند شما و خدمتگذار مردم و قرآن و امام خمینی .
والسلام
داریوش زمانی
تاریخ : 3/8/60
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید غریب ولادت
بهترین عمل مؤمن جهاد درراه خداست پیامبر اکرم (ص)
با سلام ودرود به امام بزرگوار وتمامی شهیدان راه حق علی الخصوص شهدای جنگ تحمیلی که آخرین نماز عشق را در محراب شهادت بجا آوردند و با آرزوی صبر واجر به خانواده معظم شهدای اسلام. وصیت خود را آغاز می کنم من از همولایتی ها ودوستان می خواهم که در راه خدا جهادکنند وپشتیبان امام باشند وبه مسجد بروند ومساجد را خالی نکنند وسلاحم را به زمین نگذارند که ما رزمندگان اسلام پیروزیم، حتی اگر کشته شویم.
از همسر خود می خواهم که اگر شهید شدم ناراحت نشود وهرگاه خبر شهادت مرا شنید ، باید افتخار کند چون به آرزویم رسیدم وتشکر می کنم که مرا برای رفتن به جبهه تشویق نمود واز او
می خواهم که دخترم را خوب تربیت کند طوری که افتخار کند که فرزند شهیداست0
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
غریب ولادت
نظرات دوستان 2 :
خانم ک. سوقی
شهید اصغر سوقی ازمخلصترین جوانان این آب و خاک بود که خون
عزیزش را فدای عزت و سربلندی این سرزمین کرد یادش گرامی .
آقای کریم سوقی :
شهید اصغر سوقی کارمند رسمی شرکت نفت امیدیه بود که تمام لذتهای
دنیوی را رها کرد و به ندای رهبر خود لبیک گفت و برای دفاع از خاک
کشورش جان عزیزش را فدا کرد.وی در دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای
۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید.آرامگاه وی در روستای محل
تولدش داربهاره از توابع زیدون که ارادت خاصی نسبت به آن داشت
می باشد.
سوقی:
بخش کوچک زیدون شهدای گرانقدری را تقدیم این آب و خاک و
انقلاب کرده است روحشان قرین رحمت الهی باد.بسیاری از جوانان
روستاهای این بخش زندگیُ و کشاورزی را رها کرده و با گرفتن سلاح در
دست از کیان این مملکت دفاع و جان خود را فدا کردند.امیدوارم که
جوانان این بخش با الگو گرفتن از همه این شهدا راه آنها را تا ظهور آقا
امام زمان (عج...)ادامه دهند و آنها را فراموش نکنند.
خطهای عملیاتی رزمندگان آغاجاری :
دارخوین - پاسگاه زید – خط شیر – محمدیه – خرمشهر - آبادان – میدان تیرآبادان – جاده آبادان ماهشهر - شلمچه – خُین – ذوالفقاری – فاو – پادگاه حمید – سوسنگرد – بستان – هویزه – سایت 4 – پادگان علی اکبر – فکه – شیب نیسان – ذالیجال
گردان و گروهانهای رزمندگان آغاجاری :
تیپ 72 محرم – تیپ 15 امام حسین (ع) - تیپ 201 ائمه(تیپ ضد زره)– گردان انشراح – گردان ذوالفقار – گردان چهار – گردان سید الشهداء - گروهان ربذه - گروهان والعادیات –– گروهان نینوا – گروهان امام حسین(ع) –– گروهان کربلا
جهت اطلاع بیشتر و زحمات بچه های آغاجاری می توان به کتاب (دا) به نویسندگی زهرا حسینی مراجعه کرد .
شهادت جانباز نصر اللهی :
* شهید میر لطف نصر الهی بعد از 30 سال تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت از یکی از بیمارستان های اردبیل پروازش را آغاز کرد. او که جانباز 70 % بود در سال 61 در دارخوین از ناحیه ی جمجمه مجروح گردید.پیکر پاکش با حضور مردم تشییع ودر گلزار شهدای پارس آباد مغان به خاک سپرده شد.
یادش گرامی باد............
از سخنان شهید سید نعمت الله موسوی خطاب به مردم :
ای مردم و ای امت شهید پرور:
به خدا هر کدامیک از شما ، چه کوچک و چه بزرگ که رهنمود های
ولایت فقیه را عمل نکند به خون تمامی شهدا خیانت کرده و در
آخرت باید جوابگوی هزاران شهید باشد و امام عزیز همانند شهید
زنده در بین تمامی شما ها میباشد و نماینده ی تمام شهیدان است.
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهیدعباس سادات
به نام الله .
والدین خودم من به شما تعلق ندارم ، فرزند اسلام هستم. شمارا به خدا (خمینی را تنها نگذارید) وبه مردم بگویید .دعوا واختلافات را کنار بگذارند وبرای کمک به جنگ فقط کشاورزی کنید ودامپروری نمایید عزاداری لازم نیست والسلام
سید عباس سادات
تاریخ : 1/10/59
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید اسماعیل دشمن زیاری
( الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله وانا الیه راجعون)
اینجانب اسماعیل دشمن زیاری، نام پدر کاید، شماره شناسنامه 91، تاریخ تولد 1345 متولد آغاجاری هستم، وصیتم را با درود وسلام به رهبر مستضعفان وماد عزیزم وپدر سالخورده ام شروع می کنم.
به مردم وجوانان عزیز که امیدواریم به شماست که با منافقین سخت در ستیز باشید. اگر چنانچه شهید شدم این حق را به شما می دهم که گریه کنید. ولی این گریه ی شما برای این نباشد که من شهید شدم، بلکه برای این گریه کنید که خدا این قربانی وامانت را از شما قبول نماید.
خواهرانم راه زینب (س) را دنبال کنند
ودوستانم راه امام وخدارا بروند ودر هر کاری نیتشان خالصانه باشد
(نیت المؤمن خیر من عمله ونیت الکافر شرمن عمله
والسلام علی من اتبع الهدی )
برادر شما اسماعیل دشمن زیاری
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید ولی الله سرمکس
بسم الله الرحمن الرحیم
((ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص))
با یاد خدا وتمامی کسانی که به میدان مبارزه رفتند وصیت خودرا برامت حزب الله آغاز می کنم0
اول اینکه دست از این نعمت الهی برندارید ، زیرا این پیر وشیر جماران بود که خونها را در رگها به جوش آورده وغیرتها را از مرد وزن بیرون آورد ، مبا دا اهل کوفه باشیم، تا آنجا که می توانید جلو ی این بی حجابی ها را بگیرید0
حرف دیگرم با این برادران بی خیال است ، که تا کی می خواهید این زندگانی را اینطور بگذرانید ؟آیا تا به حال فکر این را کرده اید، درهمین وضع بی خیال مرگ نصیب شما شود در آن دنیا جواب خون ریخته شده ی امام حسین (ع) را چه خواهید داد؟
برادران جنگ با آمریکا ارزش کلی دارد، درست است که آنها ناو دارند، ما هم خدا را داریم که بالاترین دست ، دست خداست. این دشمن پلید را به لطف خدا هرچند با شکستهای سیاسی رویش سیاه شده ، شما سیاهتر کنید0
ولی الله سرمکس
25/8/66
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید حمدالله قنواتی
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص
خدارا شکر می کنم درراهی قدم برداشته که راهی جز شهدای الهی نیست وازخداوند متعال می خواهم که مرا جزء شهدای انقلاب اسلامی بداند
و شما ای برادران عزیز دشمنان اسلام را نابود کنید ونگذارید که خدای نکرده لطمه ای به این انقلاب برسد. چون شما باید پاسداری خون شهیدان عزیز اسلام باشید ودر آخرت جواب این عزیزان را بدهید. اسلام را گسترش بدهید. از این دین الهی و خاک مقدس که قدم به قدم آن خون این عزیزان ریخته تا پای جان حفاظت کنید.
(به امید پیروزی اسلام و نابود ی کفر )
والسلام
حمدالله قنواتی
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید رضا انوری
ان الجهاد باب من ابواب الجنه، فتح الله لخاصه اولیائه.
مردم دلیر و شهید پرور ، بیایید تا فرصت هست گناهانمان را از خویش بشوییم و سیاهی ها را از قلب بزدائیم که سیاه دلان در روز باز پسین هرگز رستگار نخواهند شد .
بیائید از غیبت و تهمت به یکدیگر بپرهیزیم ، اعمال و حرکات و رفتار خود را بیابیم ، ببینیم حسن سلوک و خوشرفتاری و خوش بر خورداری ما بخاطر این این نیست که در پی حاصل منافع هستیم .
آیا حسن خلق ما شیوه ای کاسب کارانه نیست ، که یک بازاری برای فروش متاعش بکار میبرد . بیایید درون و برون خود را برای خداخالص کنیم ، در تمامی مشکلاتی که در مملکت وجود دارد از خود ایستادگی و مقاومت نشان دهیم در فکر محرومین باشیم . در تمام حالات چه از لحاظ جنگ اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، و غیره کمک کرده و نگذارید که جمهوری اسلامی شکست بخورد. ما همه یک روز ی خواهیم رفت پس چه بهتر که رفتن ما در راه خدا باشد. امیدوارم که بعد از من پشتیبانی باشید برای اسلام و رهبر عزیزمان و یاوری باشید برای این انقلاب .
انشا الله
والسلام
رضا انوری
تاریخ : 25/12/64
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید مهران افضلی
با درود بیکران برکلیه شهیدان ، از صدر اسلام تا کنون وبا سلام به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی وامت شهید پرور وایثارگر وصیتم را شروع می کنم .
برادران حزب الله :
از شما می خواهم که خانواده عزیزم را دلداری دهید وراه من وتمامی شهیدان را ادامه داده واختلافات را از میان برداشته ونگذارید که منافقین وعمال سرسپرده آمریکا خون این شهیدان را پایمال کنند.
با درود به تمام خانواده شهیدان وصیتم را به پایان می رسانم
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
مهران افضلی
شهید ایرج دستیاری 2
خاطرات :
شبی چند نفر حرف دلشان را زدند. ایرج یک فوتبالیست هم بود. کارگر شرکت گاز بود. به بسیج و سپاه مأمور شد. مهمترین ویژگیاش تعامل زیبا و ارتباط قلبیاش بود. هرکس او را میدید، دوستش میشد. چون او واقعاً دوستداشتنی بود. رفیق میشد و هرچه در توان داشت در رفاقت به کار میگرفت.
دروازهبان اول امیدیه بود. در سلامت جسمیاش همین بس که ورزشکار بود. در سلامت روحی و قلبیاش چه بهتر از اینکه درک شگرفی داشت. از آینده خبر میداد. میگفت حتماً به زودی جنگ خواهد شد. وقتی از او سؤال میشد چطور؟! میگفت شک نکنید که به زودی خودش را نشان خواهد داد.
++++++++++++
حاج احمدسلحشور لحظۀ شهادت ایرج همراهش بوده. میگوید:
وقتی تله منفجر شد ، همه جا را گرد و غبار و دود انفجار فرا گرفت. بیژن، برادر ایرج، به شدت مجروح شد (اولین جانباز دفاع مقدس). از ایرج خبری نبود. اینجاها که حالا خشک و بیسایه است آن روزها پر از نخل و بوتههای سبز بود.
نفهمیدیم چی شد وقتی دود و گرد و غبار فروکش کرد. خیلی تلاش شد ولی هیچ خبری از ایرج نبود. درگیریها هم شدت گرفت. عراقیها تیراندازی غیر معمولیای آغاز کردند که دیگر قطع نشد.
وقتی درگیریها و تبادل آتش شدت گرفت و نوع اسلحههای دو طرف تغییر کرد و پای توپ 106 و آرپیجی وسط آمد یادم افتاد که ایرج بهم میگفت احمد، قطعاً جنگ میشود و من دیگر نیستم. از رفتن خودش میگفت! برایم عجیب بود. حتی وقتی که با واقعیت جنگ هم روبهرو شده بودم حیرت داشتیم که چطور ایرج خبر داشت. حتی از رفتن خودش در آغاز درگیریها و شکلگیری جنگ؟!
بعد از یک هفته جسد ایرج را در گمرک خرمشهر از آب میگیرند و برای تشییع به امیدیه میبرند. تشییع جنازه با تحولی در شهر همراه میشود و جمع کثیری از جوانان و نوجوانان برای عضویت در بسیج و سپاه داوطلب میشوند که به میدان جنگ بروند. سپس بدن شهید ایرج دستیار (که با سرودهای و نوحهای مشهور به دستیاری میشود) به اهواز منتقل میشود و به عنوان اولین شهید دفاع مقدس در بخش جدید قبرستان، که آن روز بیابان بوده دفن میشود.
شهید ایرج دستیاری 1
اولین شهید جنگ
به بهانه ی استقبال از اولین یادواره شهید ایرج دستیاری در اهواز:
خبر دادند که در خرمشهر اتفاقاتی رخ داده. انفجار تروریستی
در بازار و چند اقدام خرابکارانه و نوار مرزی "خین" و شلمچه
و... مشکلاتی دارد، ترددهای تهدیدکنندهای گزارش میشود
و نیروهای مرزبان هم قادر به کنترل مرز نیستند. تمهید شهید
جهانآرا، شهید دقایقی وفرمانده وقت سپاه خوزستان
(علی شمخانی) این بود که باید مرز را کنترل کرد. پاسگاه خین
را به سپاه آغاجاری ( امیدیه ) دادند. نیروهای
شهرستان امیدیه هم طبق دستور به آنجا اعزام شدند.
یکی از این نیروها "ایرج" بود، ایرج دوره سربازی را گذرانده و
در برنامههای آموزشی ، به عنوان مسئول گروه با تیمهای
اعزامی به آموزش رفته بود و دارای جایگاه مدیریتی و
فرماندهی بود.
همان جا در نهر خین ماند و به عنوان فرمانده نیروهای در
پاسگاه خین در خرمشهر به کنترل مرز پرداخت و تلاشهای
توأم با خلاقیت از خود نشانداد
ودر یکی از کار گذاشتن تله های انفجاری قبل از جنگ روح
بلندش آسمانی شد و عنوان اولین شهید جنگ را به خود و
شهرش اختصاص داد.
یادش گرامی باد.
اظهارات عجیب محمدعلی پوسایی قبل ازشهادت
در هنگامی که در حال حفر قبر برای شهدا بودند ، در یکی از قبرهای آماده خوابید و گفت این قبر را برایم نگه دارید و من را در این قبر خاک نمایید و دوستانش آن را شوخی تلقی کردند
چند روز بعد که عملیات رزمندگان غرور آفرین اسلام به وقوع پیوست روح بلند به آسمان ها پر کشید و پیکر پاکش در همان قبر آرام گرفت.
سید محمد علی پوسایی: 3 روز قبل از شهادتش ،
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید حسین اسفندیاری
معلم اخلاق و استادی انسان ساز و ورزش کاری درس آموخته از مکتب مولا یمان امام علی (ع) که با حضور در بسیج مستضعفین با عقیده ای خالص و پاک ، یاران را یاری و با حضور در تمامی جبهه ها ، خود را در محدوده ی جغرافیایی محدود نکرد و با وسعت اندیشه ، اندیشه اش را گسترد و در اجتماع (من ها) و در فضای ناشی از هواهای نفسانی در سطح وسیع کره ی خاکی، با دلی قوی علیه شیاطین به مبارزه برخاست و با اتکا ء به سلاح ایمان و اتصال به مکتب سرخ مولایش امام حسین (ع) شهادت را با شجاعت معنا بخشید ودر وصیت نامه اش فرمود :
از خدا جز شهادت چیز دیگری نمی خواهم من در زندگی گناهان بزرگ و کوچکی مرتکب شده ام و تنها شاید شهادت باشد که اگر خدا قبول کند، از گناهانم در گذرد . برادران و خواهران از آنهائیکه رژیم طاغوت را دیده اند و از ظلمها و اختناق ساواک اطلاع دارند بپرسند تا به شما بگویند که چه بر این ملت مسلمان آورده اند تا این جوانان که منحرف شده اند و گول عده ای بی ایمان را خورده اند ، کمی به عقل بیایند و تا دیر نشده است ،به آغوش اسلام برگشته و قدر این انقلاب را بدانند 0 من وقتی که محصلین خود را که شهید شدند بیاد می آورم احساس شر مساری می کردم و آرزو داشتم که دوش به دوش آنان در جبهه شرکت کنم و این توفیق به من دست داد امیدوارم که ما پیروز شویم و بعد از پیروزی شهادت هم نصیب من شود
والسلام
حسین اسفندیاری
یادش گرامی و پر رهرو باد....
باسمه تعالی
وصیت نامه پاسدار شهید اصغر سوقی
خدایا تو را سپاس فراوان می گویم که این افتخار و توفیق را به
من دادی که بتوانم در راه استقرار دینت و بر پا شدن حکومت
اسلامی تلاش کنم و بتوانم در جمع مجاهدان اسلام باشم .
و امام ، امت شهید پرور : جبهه و پشت جبهه را همچنان
محکم نگهدارید و بکوشید تا جامه ی ذلت نپوشید و به شما
می گویم اکنون که چشم تمامی مسلمانان جهان به شما
دوخته شده است . مبادا خدایی ناکرده از مبارزه دلسرد شوید
که در این صورت به خون شهدا لطمه زده اید .
برادران و خواهران دانش آموز ، با قّوت و علاقه هر چه تمامتر
درستان را بخوانید و فعالانه سعی کنید در سنگر علم و مدرسه
مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنید در مسائل شرعی و
اخلاقی بسیار کوشا باشید هر کاری که انجام می دهید به یاد
خدا باشید و پیوند قلبی و درونی خود را با او نزدیکتر کنید .
زیرا ما هر چه داریم از خداست .
به امید اینکه روزی این مطالب موقع عمل کردن آنها فرا رسد .
خدا حافظ
اصغر سوقی
تاریخ : 21/10/63
باسمه تعالی
وصیت نامه شهید عین الله آور
سنگر خانه ی من ، تفنگم زن من و راه من راه امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی است .اگر زمانی شهید شدم و جسد را نیاوردند ناراحت نباشید، چون هر کجا که من افتاده و به شهادت رسیدم ، همانجا زمین خداست در عزایم گریه نکنید و خرج ندهید و برادر دیگرم را بجای من به سپاه بفرستید مبادا از امام دست بردارید. این امام بود که به ما آزادی بخشید و راه بزرگواری را به مانشان داد 0 مبادا روزی رسد که چون غریق برای نجات خود به کف دریا دست بیندازید که غرق شوید، بلکه ما کشتی نجات خود را پیدا کرده ایم و دستور ناخدا ی او را باید مو به مو عمل نماییم وبرای من اگر عمری باقی بماند تا بر قراری جمهوری اسلامی در سطح جهان مبارزه خواهم کرد 0 مادرم مرا دعا کن و مرا ببخش تا خداوند دعای مرا که همان شهید شدن است را بپذیرد 0
انشاء الله
والسلام
عین الله آور
باسمه تعالی
وصیتنامه شهید اسماعیل گودرزی
شهادت آرزو ی من است و آرزوی هر مسلمان واقعی
خواهران و برادران و پدر و مادر عزیزم شاید باور نکنید
ولی من اکنون زنده و از این دنیا دور و با نشاطی غیر
توصیف و در پناه خدا بسر میبرم و من اکنون در وصیت
به آن عملی که خود درست از عهده آن بر نیامده ام
شما را توصیه می کنم و آن تقواست.
از پدر و مادرم می خواهم به جای گریه و عزاداری
مجلس شادی راه بیندازند. تقوا را نصب العین خود قرار
دهید 0
والسلام
اسماعیل گودرزی
او می گوید:
کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریباً مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند...
سردار باقرزاده ادامه می دهد:
در منطقه قرارگاه «خاتم 4» 3 سنگر اصلی داریم؛ همین الان هم آثارش آنجاست و بنا داریم که آنجا را به عنوان نقطه یادمانی به نام «دلاور هور» احیاء کنیم. اکنون هم پیمانکار در حال کار است و کارهای مقدماتی را با یاد حماسه شهید علی هاشمی و همرزمانش شروع کردهایم.....................................................................................
نظرات دوستان:
اصغر سوقی
اهل روستای داربهاره از توابع شهرستان بهبهان بود یکی از بهترین بچه های دوران بود هیچکس مثل او نیست در روز خاکسپاریش ترک و لر پیر و جوان زن و مرد همه می گریستند چون او واقعا یک اسوه بود نام او افتخار روستای ما و منطقه زیدون است زبان از گفتن خصوصیات اخلاقیش قاصر است یاد او همیشه در قلب ماست ،خداوند به پدر ومادرش صبر دهد انشاالله.
داریوش کرمی
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام عزیز
روح تمام شهدای ایران بخصوص این شهدا شاد
راستی 2 برادر شهیدان یوسفی هم در امیدیه و آغاجری بودند.
البته الآن خانواده ی محترمشون در تهرون زندگی میکنند .
نویسنده: عاشق کوهستان
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
شهید حمدالله قنواتی دایی من هستند,انشاالله که در سرای ابدی من رو شفاعت کنن..
نویسنده: زینب
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام.
اگر در کنار پرداختن به اسامی شهدای عزیز به ذکر خاطرات نیز بپردازید بسیار خوب خواهد بود
موفق باشید
نویسنده: جواد [http://sghg.persianblog.ir]
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++