شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

زندگینامه شهید مصطفی کوهگرد

 

 

 

 

زندگینامه شهید مصطفی کوهگرد 

 

شهید مصطفی کوهگرد در پاییز 1339 در

 

خانواده ای  متدین دیده به جهان گشود . 

 

 

 

از همان سنین قبل از بلوغ با فرایض دینی آشنا شده و از همان کودکی نیز به روحانیت علاقه شدیدی داشت .

دوران تحصیلات ابتدایی را در حالی که خانواده در نهایت مشکلات  اقتصادی بسر می بردند،  سپری نمود .

سال 57 با اوج گیری نهضت اسلامی در پیشاپیش جوانان آغاجاری در راهپیمایی ها شرکت فعالانه داشت. ضمن فعالیت در آغاجاری هر چند روز یک بار به روستا رفته ومردم را آگاهی سیاسی ومذهبی می داد .

چندین بار توسط عده ای ناآگاه از روستائیان ، به دلیل مواضع انقلابیش مورد اذیت و آزار قرار گرفت .

بعد ها در‌اغاجاری سکونت نمودند.

کوی 17شهریور آغاجاری منطقه ای مستضعف نشین و در کنار  مراکز نفتی .

 با عضویت در کمیته انقلاب اسلامی وهیئت امناء مسجد امام جعفر صادق(ع) دوران اولیه انقلاب را پشت سر گذاشته و این ها هم روح بلند او را قانع نمی کرد و باید کاری بزرگتر می کرد.

 و جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاجاری شد.

مرکزی که بهترین ها را در خود جای داده بود.

از آن پس پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی هم به کارهایش اضافه شد.

روحیات مصطفی  بسیار جالب بود.

فردی آرام بود که با کسی به تندی رفتار نمی کرد

 به همه توصیه می کرد که :

در انتخاب همسر معیارهای اسلامی را مد نظر داشته باشند

روی رختخواب نرم نمی خوابید ،

در جبهه  با اسرای جنگی نهایت مهربانی را داشت.

 حتی الامکان نمازش را در مسجد به جماعت می خواند.

 همیشه از مال حرام پرهیز می کرد و به همه هم این توصیه را می نمود.

 هیچگاه غافل از یاد خداوندی نبود و می گفت :

خداوند در همه حال حاضر و ناظر بر احوال ماست.

جنگ کشور را تحت الشاع قرار داده بود. بسیاری از دوستانش به

 درجه ی رفیع شهادت رسیده بودند . به فکر رفتن بود.

رفتن به جبهه.

جبهه جایی که مردان بزرگی را در خود جای داده بود.

مردان بزرگ شهر مان .

عملیات بزرگی در پیش بود.

با راهیان جبهه  راهی شد.

چندین ماه آموزش دیدند ، همراه با دوستانش در هور.

آموزش شنا و حمله در باطلاق ها را دیدند تا زمان لازم فرا برسد.

عملیات خیبر  در حال انجام بود و مصطفی هم به همراه دوستانش

و گردان آغاجاری ،  امیدیه  در این عملیات حضور داشتند.

گردان اغاجاری در شرق دجله و فرات عمل می کرد . جنگ شدیدی

در گرفته بود. عراق به شدت از جاده ی شرق دجله و فرات دفاع

 می کرد.مصطفی پشت خاکریز هدف قرار گرفت و روح بلندش

 آسمانی شد.

شهیدان :  سید جواد طیبی ،

 ولی الله عباسیان ،

عباس کاظمی اسفه

نجفقلی خلیلی

و تعدادی دیگر از مردان بزرگ گردان آغاجاری در کنار رودخانه ی

دجله و فرات  به بهشت رسیدند.

و چند روز بعد در آغاجاری با شکوه فراوان تشییع ودرکنار دیگر

دوستانشان آرام گرفتند.

روحش شاد و راهش پررهرو باد

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد