خاطرات همرزمان و دوستان شهید عزیز الماسی1
ایشان دارای خصوصیات منحصر بفردی بودند. در محروم نوازی
و یتیم نوازی فردی بی نظیر و در دفاع از حق و حقیقت مصمم
و در هزینه کردن امکانات و توانایی ها در راه هدف، سخاوتمند
و دوستی مخلص و با محبت بود.
شهید الماسی در دوران کودکی مادر خود و در جوانی پدر خود را از دست داد. می توان گفت که یکی از ویژگی های شهید الماسی یعنی یتیم نوازی از اینجا بود که شکل گرفت و بعدها که به یاری و هدایت خدا توانایی و امکان پیدا کرد، توانست شکر خدا را با دستگیری از یتیمان و بی سرپرستان بجای آورد.
معروف است که حضرت رسول (ص) قبل از بعثت با عده ای از جوانان عرب جماعتی هم پیمان را تشکیل دادند که آن پیمان جوانمردی یا (حلف الفضول) نام گرفت و اعضاء با هم عهد بستند که اگر مسافر یا شخص محروم و یا بی پناهی در شهر مورد بی حرمتی و هتک واقع شد همه اعضاء موظف هستند با تمام قوا از شخص یا اشخاص مورد نظر حمایت کنند.
از دیگر خصوصیات شهید بزرگوار عزیز الماسی روحیه دفاع از محرومین و ستم دیدگان بود.
بدون درنگ خود را جلو می انداخت و در حد وسع از او رفع ظلم می نمود و جالب است بدانیم بعد از انقلاب همواره با دوستان قدیم خود که در منطقه به صفت جوانمردی شهره بودند رابطه و تماس داشت و مکرر از دوستان می خواست که اگر در منطقه مواردی از ظلم و ستم به اشخاص را دیدند، به او اطلاع دهند تا در حد توان در رفع آن بکوشد و آری او پیامر عظیم الشان را مقتدای خویش قرار داده بود.
یکی دیگر از خصوصیات شهید ما، روحیه ورزش دوستی او بود ایشان اعتقاد داشت که روح سالم در تن سالم است. ایشان علاوه بر رسیدگی به ابعاد معنوی خود، دائماً در حال تمرین و بدنسازی بود و می گفت نمی توان در راه خداوند عزوجل یا این همه شهدا و سختی ها با جسمی نحیف و ضعیف وارد شد.
تأسیس سالن ورزشی توسط ایشان در سپاه شاهد و گواه این مطلب است.
از شاخص های دیگر اخلاقی ایشان علاقه به انجام کار نیک دور از عجب و ریا بود و همواره می گفت که اگر انسان اخلاص داشته باشد، خیرش در چشم خلایق کتمان و پنهان باشد و از این جهت باید گمنام بود.
و این بود که بسیاری از دوستان نزدیک شهید از اعمال خیر و یتیم نوازی های او بعد از شهادتش مطلع شدند. ایشان فردی صاحب عزت نفس و قناعت پیشه بود و می گفت: آدمی نباید برای امور پست دنیوی مردانگی و عزت نفس خود را از دست دهد و اعتنایی به امورات مادی نداشت.
دوریش مسلکی و در عین حال شجاعت و مردانگی را به دوستان توصیه می نمود. کلامش در دل ما است که:
هرگز سفره رنگین شرف نداده ایم
این تهی دستی و خانه بدوشی گواه ماست
در نظر ایشان، دوستان جایگاه خاص را در زندگیش داشتند و همواره توصیه می کرد که باید دوستان، ارتباط صمیمی بین خود را حفظ کنند و همواره به سراغ دوستان قدیمی می رفت یا احوال آنها را جویا می شد. در رابطه با دوستان از هیچ گونه کمکی روی گردان نبود چه مادی و چه غیره.
زحمات و خدماتی که در حق شهید علی شیرالی و دیگر دوستان آنگاه که در بستر بیماری بودند انجام داد گواه صادق این مطلب است.