روز شمار جنگ در سپاه آغاجاری ۷ :
از : همچون پرنده ای در پرواز »
جنگ عملاً شروع شده بود، اما نیروهای سپاه
آغاجاری – امیدیه هنوز دغدغه ی پیکر ایرج
(دستیاری )را داشتند. پیکر گمشده ی ایرج.
بیستم شهریور دشمن خمپاره می زد. کاتیوشا
می زد. تیر بار می زد.ضد انقلاب هم دست
به دست دشمن داده بود و منطقه را نا امن کرده
بود.آنها در درون روستاهای مرزی کمین کرده بودند
و خمپاره می زدند...
روز ۲۷ شهریور یکی از نیروهای سپاه خرمشهر
به طرف ما آمد و گفت :گارگرای اسکله یه جسد
از آب گرفته اند. الآن تو سردخونه ی بیمارستان
طالقانیه. بیایید شناسایی کنید، شاید جسد ایرج
باشد. عظیم نساج و دو نفر از نیروها ی همراه
او به بیمارستان طالقانی رفتند.پرستار پیکر را بیرون
کشید و به آنها نشان داد.
نگاه کردند:
پیکر به انسان شباهت نداشت. هچون یک عضو ورم
کرده بود. آرمیده در آب.
مثل ماهی بزرگ که در آب مانده باشد ، اما بدون صورت.
پیکر صورت نداشت. تنها لستخوان فک پایین را داشت.
عظیم و آن دو نفر حالشان بهم خورد و اشک در چشم
هایشان حلقه بست.
پرستار گفـت : خودشه.
عظیم گفت : آره.
و پیکر ایرج دستیاری اولین شهیدجنگ کشف گردید.
یاد تمام حماسه آفرینان گرامی باد.