شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

سینه زنی در جبهه

 

  

 

 

سینه زنی در جبهه

سال 1362 گروهانی  از نیروهای آغاجاری به جبهه ی  

 

پاسگاه زید اعزام شدند. ما یک گروهان از بچه های اغاجاری 

 

 و امیدیه بودیم و یک گروهان هم از مجاهدین عراقی بودند 

  

که تازه تشکیل شده بود و یک گروهان هم بچه های 

  

اندیمشک بودند که همگی در قالب یک گردان به جبهه  

 

 اعزام شدیم. این اعزام در اوج گرما و تابستان بود و 

  

سختی زیادی کشیدیم. به ایام محرم نزدیک شدیم. در 

 

 جبهه برق وجود نداشت که  از تلویزیون و رادیو عزاداری  

 

را مشاهده کنیم. شب ها ی پنج شنبه  سید یحیی  

 

جابر زاده از بچه های کمپ امیدیه دعای کمیل را 

  

می خواند. روز عاشورا معاون گروهان آقای رضا پور  

 

عطا  گفت : بچه ها جمع بشوید برای عزاداری به  

 

خط دوم جبهه برویم. همه روحیه گرفتند. به طرف  

 

خط دوم حرکت کردیم. در محلی همه دوره گرفتیم 

 

 و به سینه زنی برای ابا عبدالله الحسین(ع) پرداختیم. 

 

 از شهدایی که در آنجا سینه می زدند : شهید 

 

 حمدالله قنواتی ، شهید منوچهر عباسی لرکی ،  

 

شهید قاسم جمعه پورنیان ، شهید یحیی جابری ،  

 

شهید گودرز حیدری را یادم می آید. حدود یک ساعت 

 

 به یاد مظلومیت شهادت ابا عبدالله (ع)  عزاداری  

 

نمودیم و اشک ریختم و سپس به طرف خط حرکت 

 

 کردیم.

یاد تمام افتخار آفرینان اسلام را گرامی می داریم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد