سینه زنی در جبهه
سال 1362 گروهانی از نیروهای آغاجاری به جبهه ی
پاسگاه زید اعزام شدند. ما یک گروهان از بچه های اغاجاری
و امیدیه بودیم و یک گروهان هم از مجاهدین عراقی بودند
که تازه تشکیل شده بود و یک گروهان هم بچه های
اندیمشک بودند که همگی در قالب یک گردان به جبهه
اعزام شدیم. این اعزام در اوج گرما و تابستان بود و
سختی زیادی کشیدیم. به ایام محرم نزدیک شدیم. در
جبهه برق وجود نداشت که از تلویزیون و رادیو عزاداری
را مشاهده کنیم. شب ها ی پنج شنبه سید یحیی
جابر زاده از بچه های کمپ امیدیه دعای کمیل را
می خواند. روز عاشورا معاون گروهان آقای رضا پور
عطا گفت : بچه ها جمع بشوید برای عزاداری به
خط دوم جبهه برویم. همه روحیه گرفتند. به طرف
خط دوم حرکت کردیم. در محلی همه دوره گرفتیم
و به سینه زنی برای ابا عبدالله الحسین(ع) پرداختیم.
از شهدایی که در آنجا سینه می زدند : شهید
حمدالله قنواتی ، شهید منوچهر عباسی لرکی ،
شهید قاسم جمعه پورنیان ، شهید یحیی جابری ،
شهید گودرز حیدری را یادم می آید. حدود یک ساعت
به یاد مظلومیت شهادت ابا عبدالله (ع) عزاداری
نمودیم و اشک ریختم و سپس به طرف خط حرکت
کردیم.
یاد تمام افتخار آفرینان اسلام را گرامی می داریم.