خاطراتی از شهید حمد الله قنواتی:
سال 61 یادم می آید گاهی اوقات که حمد الله از جبهه های جنگ
به مرخصی می آمد ، شب ها به پایگاه مقاومتی که نزدیک منزلشان
بود ، واقع در شهرداری ( که اکنون مهد کودک شهید حسن زاده می
باشد )می رفت و با توجه به فعالیت های گروهک های ضد انقلاب در
سطح شهر تا صبح بیدار می ماند و صبح در آنجا می خوابید. اکثر
روزهامادرش درب خانه ی ما می آمد و می گفت حمدالله تا حالا
نیامده و دنبالش برو ببین چه می کند. به او می گفتم : خوب آنجا
خوابیده است ، التماس می کرد و می گفت : باز دنبالش برو و
معمولا دنبالش می رفتم و او را بیدار می کردم و او به خانه بر
می گشت . در محله هم تا زمانی که زنده بود ، با کسی درگیری
پیدا نکرد و همه ی همسایه ها از دست او راضی بودند.
یادش گرامی باد.