خاطراتی از شهید مجید بقایی 3
فرمانده ی قرارگاه کربلا
ازشهدای بهبهان
مجید شب قبل از شهادت جهت دیدار پدر و مادرش به طرف بهبهان حرکت کرد اما پس از طی حدود 40 کیلومتر از ادامه سفر منصرف شده بازگشت. هنگامیکه برادران علت را جویا شدند گفت: در بین راه احساس کردم که به جای رفتن به بهبهان، اگر پیش بسیجیها باشم بهتر است.
آن شب پیش بسیجیها ماند و صبح زود به اتفاق چند فرمانده به طرف منطقه مورد نظر حرکت کرد. در ماشین با کمک گرفتن از دوستانش به حفظ سوره والفجر پرداخته و در طول راه آیات آخر سوره والفجر را تکرار میکرد: «یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی».
دقایقی بعد از رسیدن به منطقه مورد نظر گلولهای میهمان سنگر آنان شد و صدای مجید به فریاد «اشهد ان لا اله الا الله بلند شد.
..................................................