وطن بی شهید بهار ندارد
به یاد شهدای شهر آغاجاری
پدر اگر تو نبودی وطن بهار نداشت
نهال غیرت ما بوی برگ و بار نداشت
اگر تو سینه خود را سپر نمی کردی
هجوم دشمنی آشفته جان مهار نداشت
تو مرد بودی و دیدی که آن پدیده شوم
از ناگوارترین ها فروگذار نداشت
دلاورانه به دریا زدی دل و رفتی
اگر چه بعد تو این سقف اعتبار نداشت
رها ز دلهره ی اینکه کودکی هر شب
برای دیدنت آرامش و قرار نداشت
به روزهای نداری ، زمان بیماری
خیال خاطره ای از تو در کنار نداشت
و یا جوانی یک زن به چشم رهگذران
چه زود سوخت و خاکسترش غبار نداشت
رسیده قصه به جایی که من ، تو ... و مادر
و خانه ای که دگر روز و روزگار نداشت
اقتباس از وبلاگ لاله ها از وحیده و ترانه :