شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای آغاجاری و امیدیه

وبلاگی از مردان بزرگ شهر آغاجاری و امیدیه که از همه چیز گذشتند و جاودانه شدند

شهدای مظلوم آغاجاری

 

        

 

 

شهدای مظلوم آغاجاری 

 

شعر زیر را یکی از خواهرها در یک مراسم یادبود شهید مهدی اد
اسکندر ختلانی

 

مادر!
تو بر مزار شهید عزیز خویش
یک کاسه آب یخ
یک دسته گل بیار
زیرا که من هنوز در این خوابگاه خویش
لب تشنه حیاتم 
دل تشنه وطن
زیرا منی که رفته به این خواب جاودان
دلداده بهار و گل و سرو و لاله‏ام 
من بیست ساله‏ام 
مادر! 
تو از برای خدا گریه سرمده
دیگر بجای آه و فغان و غم و الم
با من بده بشارتی از مام میهنم
مادر! 
بگو، بگو که چه شد کارزار ما؟
پیروزی آمده؟
صلح است برقرار؟
سرباز اگر کم است بگو، 
مادر عزیز!
اینجا هزار مرد دگر هست مثل من
ما را نمانده طاقت خفتن میان خاک
گر کارهای بد است بگو، مادر عزیز!
خیزیم هر یکی
از گور خویشتن
ـ «یا مرگ»!
«یا وطن»!
یاد شهدای آغاجاری گرامی باد    
 
                                 ستاد یادواره ی 57 شهید دانش آموز آغاجاری 
 
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد